به گزارش عیارآنلاین، هیچکس از وضعیت شورای عالی فضای مجازی راضی نیست.” این ختم کلام تمامی کارشناسان و حتی اعضای شورای عالی فضای مجازی است. شورایی که سه سال پیش، بعد از حکم مقام معظم رهبری قرار بود تا نقطهی کانونی و متمرکزی را برای سیاستگذاری، تصمیمگیری و هماهنگی در فضای مجازی کشور بوجود آورد ولی تاکنون موفق به انجام این امر نشده است.
به همین منظور بود که سعی کردیم تا با اعضای شورای عالی فضای مجازی درخصوص دلایل بی تحرکی و تعطیلی های پی در پی این شورا صحبت کنیم ولی خیلی از اعضای شورا حاضر به صحبت کردن در این خصوص نشدند. “علی رضا شاه میرزایی” یکی از اعضای حقیقی و جوان شورای عالی فضای مجازی بود که میگفت “شما دیواری کوتاه تر از من پیدا نخواهید کرد و این انتقادات را از زبان کمتر کسی می توانید بیرون بکشید.”
۳ سال از عمر شورای عالی فضای مجازی گذشته و تاکنون خروجی قابل توجهی از این شورا دیده نشد؛ هنوز حکم رهبری درخصوص اینکه شورا عالی فضای مجازی کانونی متمرکز برای سیاستگذاری و تصمیم گیری در فضای مجازی کشور شود بر زمین مانده و شورا نتوانسته نهادهای موازی و هم عرض خود را همگرا کند.
اخبار منتشر شده از سوی رسانه ها حاکی از این است که موازی کاری در عرصه فضای مجازی کشور بین دستگاهها و نهادهای مختلف کماکان ادامه دارد. برای حل این معضل نه شورا و نه مجلس شورای اسلامی به عنوان نهاد قانون گذار اقدامی را در دستور کار خود قرار نداده اند و شورای عالی فضای مجازی فاصله زیادی با آن چیزی که از آن توقع میرفت دارد.
در این بین نقش رئیس جمهور به عنوان رئیس شورا و رئیس مجلس به عنوان رئیس نهاد قانون گذار در شورای عالی فضای مجازی برجسته است، همانطور که کارشناسان و برخی اعضای شورا معتقدند که رئیس جمهور و رئیس مجلس به عنوان دو عضو موثر در شورا می توانستد مسیر شورا را تغییر دهند و میتوانستند جلوی موازی کاری در فضای مجازی را با یک مصوبه یک خطی ببندند ولی این کار را انجام ندادند.
“علی رضا شاه میرزایی” عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی کسی بود که حاضر به گفتگو و انتقاد از فضای حاکم بر شورای عالی فضای مجازی شد.
– در ادامه گفتگوی خبرنگار مشرق با عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی را می خوانید؛
مشرق: بیشتر از سه سال از عمر شورای عالی فضای مجازی میگذرد. شما از آغاز بکار این شورا تاکنون حضور داشتید، اگر بخواهید بگویید میان عملکرد شورای عالی فضای مجازی با انتظاراتی که از این شورا وجود دارد و در حکم مقام معظم رهبری نیز آمده است، چه نسبتی وجود دارد چه خواهید گفت؟ توضیح دهید این شورا چقدر توانسته در مدیریت فضای مجازی کشور تصمیمگیر نهایی و نقطۀ متمرکزی برای مدیریت این فضا ایجاد کند؟
در این سه سال گذشته اعضای حقیقی شورا بارها مصاحبه کردهاند و ابراز نارضایتی از وضعیت شورا کردهاند و فکر نمیکنم هیچیک از اعضا از وضع شورا راضی باشند. ولی باید دقت کرد که اختیارات هر عضو شورا محدود است. اعضا اگر در جلسه شورا موضوعی مطرح شد میتوانند اظهار نظر و اعلام رای کنند و همچنین موضوعات جدیدی را میتوانند به شورا پیشنهاد دهند. اما انتخاب دستورهای جلسات شورا برعهده رئیس شورا است.
بنده این موضوع را بارها تاکید کردهام که جلسات شورا یک ورودی دارد و یک خروجی؛ اگر ورودی آن ناقص باشد خروجی آن هم ناقص است. ورودی آن دستورهای جلسه است که باید بر اساس مطالعات و درخواست وزارتخانهها و دستگاههای حقوقی عضو شورا باشد. وقتی یک دستگاه یا وزارتخانه، شورا را به رسمیت نشناسد و پیشنهاد مطالعه شده و دارای اهمیتی به شورا پیشنهاد ندهند، ورودی جلسات ناقص خواهد بود و طبیعی است که وقتی ورودی نباشد، خروجی هم به دست نمیآید و نتیجه اش میشود همین وضعیت بیخاصیتی که شما مشاهده میکنید.
مشرق: یعنی شما معتقدید وزارتخانهها شورا را به رسمیت نمیشناسند؟
البته در ظاهر که نمیگویند به رسمیت نمیشناسیم. ولی بنده به عنوان یک عضو عرض میکنم که نه وزارت ارتباطات و نه وزارت ارشاد و نه وزارت اطلاعات، تاکنون موضوعات اساسی خود را به عنوان طرح پیشنهادی در شورا مطرح نکرده اند و جز طرحی که برای محتوای پیامک موبایل بود که وزارت ارشاد روی آن کار کرده بود و از جمله موضوعات دست دهم فضای مجازی است، طرح مطالعه شده دیگری تاکنون از طرف وزارتخانه ها برای بررسی به اعضا ارائه نشده است.
در رأس وزارتخانهها هم خود ریاست جمهوری است که به هرحال با تدبیر مقام معظم رهبری ریاست شورا به عنوان امانت به ایشان سپرده شده است و انتخاب دستورهای جلسه جزو وظایف ایشان است. رییس شورا میتواند از دستگاهها و وزارتخانهها بخواهد که در موضوعات اصلی فضای مجازی ورودی به شورا بیاورند. وقتی هیچ موضوع مهمی را در دستور کار نیاورند طبیعی است که شورا هم خروجی ندارد.
تعیین دستور جلسه شورا به عهده “رئیس جمهور” است، مابقی فقط پیشنهاد میدهند
مشرق: مگر خود شورا نمیتواند فکر و ایده تولید کند و سپس به عنوان یک نقطه تصمیمگیر و فعال در مدیریت فضای مجازی کشور به وزارتخانهها و سازمانهای مسوول دستور بدهد و بر اجرای آن نظارت کند؟
منظورتان از شورا، کدام یک از ارکان آن است؟ شورا تشکیل شده از یک رئیس و یک دبیرخانه و یک تعداد اعضا. اعضا فقط وقتی به جلسات دعوت شوند، میتوانند در حد وقت کم جلسات اظهار نظر کنند و رای بدهند. مابقی کاری که یک عضو شورا میتواند بکند این است که بیرون جلسه مصاحبه کند و در آن موقع هم صرفاً نظر شخصیاش را میدهد. لذا مهم این است که دستور جلسه را چه کسی تعیین میکند؟ رئیس شورا دستور جلسه را تعیین میکند. حتی دبیر شورا هم فقط میتواند پیشنهاد بدهد. اعضا هم میتوانند پنج نفر امضا کنند و پیشنهاد بدهند.
بارها طرح و پیشنهاد ارائه کردیم ولی در دستورکار شورا نیامد
مشرق: تاکنون اعضا هیچ طرح و پیشنهاد جدی را مطرح نکرده اند که در دستور کار شورا قرار گیرد؟
بله؛ بارها طرحهایی را در جلسات پیشنهاد دادیم و حتی طبق آییننامه نامه مکتوب امضا کردیم و موضوعاتی را پیشنهاد دادیم ولی در دستور کار شورا نیامد. اعضای شورای حتی در نامه ای به رئیس جمهور به عنوان رئیس شورا، از ایشان خواستند که در تعیین دستور جلسات، یک برنامه سالیانه استخراج شود و اولویت ها و زمان بندی برای جلسات شورا مود تصویب قرار گیرد ولی این اتفاق نیافتاد.
ما حتی بارها مصاحبه کردیم که اولویت موضوعات رعایت نمی شود ولی در روند شورا تاثیری نداشت. هم بنده بارها این انتقاد را گفتم هم دیگران گفتند. تا وقتی موضوعات جدی را در دستور کار شورا نگذارند چه کار میشود کرد؟ دیگر چه کاری باید بکنیم؟ انتظار دارید اعتصاب غذا کنیم یا خودمان را حلقآویز کنیم؟ چه کار کنیم که شورا به هویت اصلی خود نزدیک شود؟
باید درب شوراهای موازی تخته بشود
مشرق: با وضعیت موجودی که در فضای شورا حاکم است، چه پیشنهادی دارید برای اینکه شورا از حالت فشل بودن دربیاید؟
تنها راه این است که درب شوراهای موازی تخته بشود که آن هم دست مجلس است و مجلس در این سه سال به راحتی میتوانست این کار را بکند.
مشرق: منظورتان از شوراهای موازی کدام شوراها است؟
مهمترین آنها شورای فناوری اطلاعات و کمیسیون تنظیم مقررات است. این دو قدرتمندترین شوراهای موازی هستند که با توجه به تحولات فناوری در دنیا، تاریخ مصرفشان تمام شده است. دیگر هیچ جای دنیا، مسائل رادیویی و فنی و مخابراتی را منفصل از مسائل محتوایی و رسانهای رگوله نمیکنند.
از روز اول که شورا تشکیل شد بارها در مصاحبه گفتیم که خیلی از کشورها در همین چند سال اخیر ساختار تنظیم مقررات یا رگولاتوری شان را در فضای مجازی عوض کردهاند و این جبر تکنولوژی بوده است. یک زمانی سرویسهای مخابراتی نظیر بوق تلفن و پیامک، دارای هویت مستقلی از سرویسهایی نظیر رادیوتلویزیون یا ویدئوخانگی و نظایر آن بودند. لذا برای رگوله کردن کسب وکار شرکت های مخابراتی، چه سیمی و چه موبایل، سازمانی مثل سازمان تنظیم مقررات ما لازم بود که اسم آن هم سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی است. بعداً که تکنولوژی ها به اصطلاح همگرا یا کانورجنت شدند و یکپارچگی بین حوزۀ مخابرات یا همان تلهکامیونیکیشن، با حوزۀ رادیوتلویزیون یا همان برودکست و همچنین حوزه های محتوایی دیگر نظیر ویدئوخانگی و موسیقی و رسانههای گوناگون ایجاد شد، دیگر نمی شد این موضوعات را جدای از هم رگوله کرد. لذا سازمان های تنظیم مقررات مخابراتی با سازمان های تنظیم مقررات رسانه ای و محتوایی در خیلی از کشورها با هم ادغام شدند. یعنی آنجایی که شبکههای رادیوتلویزیونی و رسانههای تصویری و ویدئوخانگی را رگوله میکردند، با رگولیشن مخابرات ادغام شدند. شما ببینید در کره جنوبی چگونه این اتفاق افتاده است، ببینید در انگلیس چگونه آفکام رگولاتوری می کند. اینها همه به خاطر تغییر تکنولوژی است و نباید فکر کنیم کسانی که ادغام شوراها را توصیه میکنند، خاستگاه سیاسی دارند.
بعداز ۳ سال از عمر شورا، نتوانستیم شوراهای موازی را ادغام کنیم
وقتی تکنولوژی تغییر کرد و بین اینها به اصطلاح همگرایی اتفاق افتاد، پس ما هم باید نهاد های موازی را ادغام کنیم. مثل اینکه یک زمانی اسم وزارتخانه ارتباطات، وزارت پست و تلگراف و تلفن بود. آیا همچنان میتوان حرف از تلگراف به میان آورد؟ خوب وقتی عمر تلگراف تمام شد، اسم آن را هم برداشتیم. الان فناوری های ارتباطی با زمان گراهام بل فرق کرده است. حتی با ده سال پیش هم خیلی فرق کرده است. ببینید ده سال پیش، در تمام دنیا روی گوشیهای موبایل، چند درصد از بوق تلفن و پیامک استفاده می شد و چند درصد از شبکه های پیام رسان و گیم و ویدئو و موسیقی و سایر سرویس های محتوایی و الان این نسبت ها چقدر فرق کرده است؟
شما نگاه کنید ببینید حتی در خود وزارت ارتباطات هم مجبور شدند در کنار سازمان تنظیم مقررات، سازمان فناوری اطلاعات ایجاد کنند که نشان می دهد تغییرات تکنولوژی این جبر را ایجاد کرده است. ولی مگر سازمان فناوری اطلاعات که زیرمجموعه وزارت ارتباطات است، می تواند وارد حوزه کاری وزارت ارشاد و صداوسیما شود؟ یا حتی در وزارت ارشاد، در کنار معاونت سینمایی و حوزه رسانه های تصویری، یک مرکزی درست شد به نام رسانههای دیجیتال. ضمن آنکه بخش موسیقی و بخش مطبوعات و خبرگزاریها نیز یک بخش جدایی دارد. در صداوسیما هم غیر از معاونت های سنتی که وجود داشت، معاونت های جدیدی به نام رسانه نوین و رسانه مجازی و غیره ایجاد شد. آیا با اضافه کردن یک معاونت ذیل یک دستگاه، مساله هماهنگی بین چند دستگاه حل میشود؟ ضمن آنکه علاوه بر این دستگاه هایی که ذکر شد، امور امنیتی هم در اختیار وزارت اطلاعات و پدافند غیرعامل و غیره است. حال چگونه باید اینها را با هم همگرا کنیم؟ آیا جز با ایجاد نهاد فرابخشی میتوان این همگرایی را ایجاد کرد؟
همه جای دنیا این اتفاق افتاده است ولی ما هنوز به ساختارهای قدیمی دل بسته ایم و بنده فکر می کنم بیشترین کم کاری را در این زمینه مجلس شورای اسلامی کرد چرا که اکثر این شوراهای موازی، مصوبه مجلس دارند و با تشکیل شورای عالی فضای مجازی، مجلس باید مصوبات گذشته خود را اصلاح می کرد.
مجلس، مقصر اصلی موازیکاری در فضای مجازی است
مشرق: یعنی شما معتقدید با ایجاد شورای عالی فضای مجازی باید همه این شوراهای موازی تعطیل میشد؟
نه قرار نیست که همۀ اینها تعطیل بشوند. قرار بود حیطۀ کاریشان توسط شورای عالی تعیین بشود. یعنی ذیل شورای عالی کار کنند و فقط وظایفی که شورای عالی به آنها تفویض میکند را انجام بدهند. لذا کافی بود مجلس یک طرح دوفوریتی و یک ماده واحده کوتاه تصویب کند و بگوید این شوراها از این پس ذیل شورایعالی کار میکنند. اگر این اتفاق میافتاد، میدیدید که جلسات شورایعالی چگونه منظم میشد و موضوعات مهم در آن مطرح میشد.
قوانین مجلس بعداز حکم رهبری باید اصلاح میشد، اما نشد
مشرق: خب علت اینکه بعداز گذشت ۳ سال هنوز این اتفاق نیافتاده است و این همگرایی بین شوراهای موازی در عرصه فضای مجازی کشور شکل نگرفته چیست؟
بنده مقصر اصلی را مجلس میدانم. الان اینشوراها میگویند که ما قانون مجلس داریم و مجلس این اختیارات را به ما داده است. هر چه هم که میگوییم حکم رهبری بعد از قانون مجلس است و حکم رهبری مقدم است، میگویند که باید مجلس مصوبهاش را اصلاح کند. همانطور که عرض کردم مجلس میتوانست با یک مصوبه دوخطی این معضل را حل کند. کافی بود مصوب کنند که این شوراها از این پس ذیل شورایعالی فضای مجازی کار میکنند و مثلاً موظف هستند مصوبات خود را برای دبیرخانه شورایعالی ارسال کنند و اگر در فاصله چند روز مخالفت مصوبات آنها با سیاستهای شورایعالی به آنها اعلام نشد، میتوانند ابلاغ کنند والا در شورایعالی راجع به آن تصمیمگیری خواهد شد.
مشرق: همین دو خط کفایت می کرد تا شورای عالی فضای مجازی تصمیمگیر نهایی شود؟
بعله همین کافی بود. چون آن موقع وزارتخانهها مجبور میشدند موضوعاتشان را در شورای فضای مجازی بیاورند. اما وقتی شما راه موازی را نبندید، معلوم است که همه از آن راهی میروند که آسانتر است. وقتی یک وزارتخانه مثل وزارت ارتباطات کمیسیونی دارد که خود وزیر رئیس آن است و معاون وزیر هم دبیر آن است و اعضای آن را هم اکثراً خودشان انتخاب کردهاند و موضوعاتی را میتوانند در آن تصویب کنند که هیات وزیران هم نمیتواند تصویب کند، چرا باید در شورایعالی فضای مجازی مطرح کنند؟ سرشان درد نمیکند که به شورا بیاورند. میگویند خودمان اینجا تصویب میکنیم و اگر شورایعالی مخالف بود، آنگاه تغییر میدهیم که شورایعالی هم که مصوبهای ندارد که معلوم شود مخالف است یا نه.
این مسیر با یک مصوبه دوخطی توسط مجلس بسته میشد. اگر میگفتند شما باید مصوبات را به شورای عالی بفرستید، اگر دبیرخانه تأیید کرد قابل اجراست و الا باید در جلسۀ شورای عالی یا کمیسیونهای وابستهاش مطرح بشود، آن موقع جلسات شورایعالی مرتب برگزار میشد و کمیسیونهای آن نیز به رسمیت شناخته میشد.
مشرق: از مجلس دو عضو در شورا هستند. هم رئیس کمیسیون فرهنگی و هم رئیس مجلس در جلسات شورا هستند و از اعضای شورای عالی محسوب میشوند. خب علت این که مجلس بعد از ۳ سال این مصوبه را نداد چه بود؟
اصلیترین فرد خود رئیس مجلس است. خود رئیس مجلس در این خصوص نقش اصلی را داشت. رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس، چه زمانی که آقای آقاتهرانی بود و چه عضو فعلی که آقای سالک هستند و چه نمایندۀ آنها در شورای معین که آقای پژمانفر هستند، همه با شورایعالی همراه بودند و خیلی کمک کردند ولی به نظر من اینجا خود رئیس مجلس نقش اصلی را داشت و میتوانست این کار را انجام بدهد و باید از خود ایشان بپرسید که چرا بعد از گذشت ۳ سال، هیچ مصوبهای از سوی مجلس در جهت حمایت از شورایعالی فضای مجازی بیرون نیامد.
رئیس مجلس میتوانست جلوی موازیکاری را بگیرد
مشرق: پس رئیس مجلس میتوانست جلوی موازیکاری در فضای مجازی کشور را بگیرد.
بله به نظر من رئیس مجلس میتوانست براساس حکم مقام معظم رهبری که خواستار محوریت شورایعالی به عنوان نقطه کانونی شدند و صریحا فرموده بودند که باید خلاهای قانونی پر شود، قوانین را با شرایط جدید تطبیق دهند. بالاخره قوانینی که مجلس تصویب کرده بود، قبل از تشکیل این شورا بوده است. وقتی شورایعالی فضای مجازی تشکیل میشود و قرار است تا به دستور رهبری نقطهی کانونی و متمرکزی برای سیاستگذاریها در فضای مجازی باشد، باید مجلس نیز یک تبصره به قوانین قبلی خود میزد که مصوبات کمیسیون تنظیم مقررات و شوراهای موازی باید به تأیید شورایعالی برسد. اما متاسفانه این کار را نکردند.
تا بحال موضوع مهمی در شورا مطرح نشده
مشرق: موضوعی در رسانهها مطرح شد مبنی بر اینکه اعضای شورایعالی فضای مجازی بحثهای بخشی خودشان را در شورا مطرح میکنند یعنی اصلاً بحث ملی مطرح نمیشود مثلاً مشکلات بخش صداوسیما مطرح میشود بعد آنجا بین وزارت ارشاد و صداوسیما بحث و دعوا میشود و در نهایت هم جلسه تمام میشود و خروجی قابل توجهی بدست نمیآید. درست است؟
شما اول بگویید مگر تا بحال اصلاً موضوع مهمی در شورا مطرح شده است که بخواهیم بگوییم بخشی بوده است یا ملی؟
مشرق: مثلاً موضوع شبکه ملی اطلاعات مگر یکی از مباحث جدی و مهم شورای عالی نبود؟
آن چیزی که در مورد شبکه ملی اطلاعات در شورا مطرح شد، در حد شش سطر بود و یکسری الزامات کلی بود که بدیهی بود و در حد همین کلیاتی بود که همه قبول دارند. مثل آیین زرتشت که میگوید پندار نیک، گفتار نیک و رفتار نیک. برای شبکه ملی اطلاعات هم چنین چیزی نوشته شد. شش سطر است و فکر کنم کلاً به پنجاه کلمه هم نرسد. بعد ذیل آن گفته بودند که وزارت ارتباطات یک ماهه موظف است طرح خودش را جهت تصویب به شورای عالی بدهد که هنوز بعد از یک سال و چند ماه نیاورده است.
شبکه ملی اطلاعات مهمترین وظیفۀ وزارتخانه بود
مشرق: پس شما میفرمایید کارت زرد مجلس به وزارت ارتباطات که نمایندگان مدعی بودند برای راهاندازی شبکه ملی اطلاعات بودجه مناسبی را اختصاص دادند اما در عمل به جز چند اصلاح جزئی خروجی دیگری دیده نشده و کار جلو نرفته است، درست بود؟
کارت زرد که حداقل بود. از نظر من باید کارت قرمز داده میشد.
مشرق: چرا باید کارت قرمز داده می شد، این را یک مقدار توضیح دهید؟
شبکه ملی اطلاعات مهمترین وظیفۀ وزارتخانه بوده ولی کلاً مسیری که دارند میروند خلاف این وظیفه است. یعنی اصلاً معنای شبکه ملی اطلاعات وارونه تلقی شده است. آن چیزی که به عنوان گزارش خود اعلام میکنند این است که زیرساختهای فیزیکی شبکه را توسعه میدهند. در حالی که زیرساخت فیزیکی شبکه، بین شبکه ملی اطلاعات و اینترنت جهانی مشترک است یعنی اینترنت جهانی نیز از روی همین زیرساخت رد میشود. مثل این میماند که مثلاً در وزارت راه اگر مجلس تصویب کرد که وزارت راه موظف است ظرف دو سال شبکۀ ملی حمل و نقل هوایی کشور را ایجاد کند، وزارت راه فقط برود فرودگاه بسازد. خوب شرکتهای هوایی خارجی هم که در همین فرودگاهها مینشینند. اگر مثلاً ما برویم یکسری فرودگاه درست کنیم و کل پروازهای هوایی خود چه داخلی چه خارجی را مثلاً به دست ترکیشایر و امارات و لوفتانزا بدهیم، این که نمیشود شبکه ملی حمل و نقل هوایی.
شبکه ملی اطلاعات یعنی اینکه کاری کنیم که بر روی این زیرساخت فیزیکی، ترافیک داخلی و سرویس داخلی ارائه شود و این یعنی باید تعرفه گذاریها و مقررات و تنظیمات مختلف را به نفع ترافیک داخلی تغییر دهیم.
مشرق: برخی رسانهها نوشتند وزیر می خواست مشکل سرعت اینترنت را حل کند ولی مجلس ممانعت کرد و با کارت زرد جلوی اقدام درست وزیر را گرفت. شما بفرمایید خرید پهنای باند خارجی چقدر میتواند مشکل سرعت اینترنت را در کشور ما حل کند.
این که گفتید یک مغالطه است. اولاً که سرعت اینترنت تابعی از پارامترهای مختلف است که وقتی در مقالات بینالمللی میبینیم پهنای باند معمولاً در رتبۀ سوم و چهارم قرار دارد. رتبۀ اول را همیشه به عامل فاصلۀ سرور از کاربر میدهند. یعنی هر چه قدر فاصلۀ سرور به کاربر نزدیکتر باشد سرعت و کیفیت خدمات بالاتر میرود. فاصلۀ سرور از کاربر، عامل اصلی در سرعت اینترنت است نه پهنای باند.
البته عوامل دیگری هم وجود دارد از جمله طراحی شبکه و حتی طراحی خود سرویس هم خیلی در سرعت مهم است. یکی از مهمترین عواملی که میتواند سرعت خدمات اینترنتی را در کشور ارتقاء بدهد، وجود سی دی اِن است. اصولاً کار سی دی اِنها همین سرعت دادن یا اکسلریشن است. چرا ما هنوز سی دی اِن در کشور نداریم؟ واقعا مسئولین وزارت ارتباطات چرا سطح مطالعه خود را بالا نمیبرند و هنوز همه جا در سخنرانیها، پهنای باند بینالملل را عامل افزایش سرعت میدانند؟
چرا نمیگویند که نزدیکی سرور به کاربر باعث سرعت میشود؟ چرا معماری شبکه را اصلاح نمیکنند که اینقدر تعداد هاپ در شبکه ما بالا است؟ ضمناً در بحث پهنای باند، چرا کاری نمیکنند که تولید پهنای باند در کشور مقرون به صرفه شود؟
ببینید پهنای باند مثل عرض لوله است. اگر شما میبینید فشار آب خانه تان کم است، الزاماً لوله آب خانه تان که تنگ نشده است. شاید مشکل جای دیگری باشد. ضمناً اگر جایی عرض لوله تنگ است، خوب کجا تنگ است؟ شاید فشار منبع اصلی را باید افزایش بدهیم تا مشکل حل شود. اگر از مراکز داده داخلی حمایت شود و از آنها پهنای باند خریداری شود و اگر یک نقطه تبادل رایگان ترافیک در داخل کشور ایجاد شود، بسیاری از این مسائل حل میشود و یک گام بلند به سوی اجرایی شدن شبکه ملی اطلاعات برداشته میشود و نباید نگران باشیم که درآمد شرکت زیرساخت ممکن است کم شود.
هرکس فکر میکند پهنای باند، مساوی با سرعت و کیفیت خدمات است باید به او بگویید که این عامل، تنها یکی از عوامل است و حتی به عنوان یکی از عوامل هم لزومی ندارد که پهنای باند را از خارج بخریم و در داخل توزیع کنیم بلکه میتوانیم آن را در داخل تولید کنیم.
الان وزارت ارتباطات ما فکر میکند پهنای باند را فقط باید از خارج از کشور خرید. مثلاً از ارمنستان یا از آذربایجان هم میخرند. میگوییم همان طور که آنها خارج هستند، شما هم برای آنها خارج محسوب میشوید. چرا ارمنستان یا آذربایجان نباید از شما بخرند؟ اگر هم بگویید که بیشترین پهنای باند دنیا در اروپا تولید میشود و آذربایجان و ارمنستان در مسیر اروپا به ایران هستند، سوال ما این است که پس چرا کشورهای حاشیه خلیج فارس از شما اینترنت نمیخرند و شما دارید بیشترین اینترنت کشور را از آنها خریداری میکنید؟
وقتی تولید پهنای باند بیشتر در اروپا اتفاق میافتد پس معنایش این است که ما باید به کشورهایی نظیر امارات و قطر و عمان اینترنت بفروشیم چون ما به اروپا از آنها نزدیکتریم. چطور است که ما هم از جنوبیها میخریم هم از شمالیها؟
مشرق: یعنی ما بیشترین پهنای باند خودمان را از کشورهای حاشیۀ خلیج فارس تهیه میکنیم؟
بله.
خندهدار است که پهنای باندمان را از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس میخریم
مشرق: وقتی بیشترین تولید پهنای باند دنیا در اروپاست و ما میتوانیم از کشورهای شمالی بخریم، چطور میشود که به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس اینقدر پول میدهیم؟
از این مسائل خندهدار در وزارت ارتباطات زیاد است. بله ما به اروپا نزدیکتریم تا کشورهای خلیج فارس، ولی بیشترین اینترنت خود را از جنوب میخریم.
مساله خندهدار دیگر این است که فکر می کنیم باید از خارج اینترنت بخریم و فکر نمی کنیم که ما هم خارج آنها محسوب می شویم و میتوانیم به آنها بفروشیم یا حداقل رایگان با هم مبادله کنیم. ببینید پهنای باند با ترافیک متفاوت است و شما برای اینکه بتوانید پهنای باند تولید کنید، لازم نیست الزاماً محتوای زیادی داشته باشید. اینترنت یعنی شبکههایی که به هم متصل شدهاند و وقتی دو شبکه به هم متصل میشوند، هر دو پهنای باندشان افزایش مییابد. بنابراین در نقاط تبادل ترافیک، در واقع پهنای باند خلق میشود.
مساله خنده دار بعدی این است که فکر می کنیم شرکت زیرساخت ما باید خود مثل یک آی اس پی عمل کتد. یعنی همان طور که کاربران از آی اس پی هایی مثل شاتل، پارس آنلاین، های وب یا خود مخابرات پهنای باند میخرند، فکر می کنیم که شرکتهای آی اس پی و شرکت مخابرات نیز باید از وزارت ارتباطات پهنای باند بخرند. یعنی وزارت ارتباطات به جای این که کار حاکمیتی انجام بدهد، تبدیل به یک شرکت خدماتی خرید و فروش پهنای باند شده است. این غلط است، اصلاً خرید و فروش اینترنت کار دولت نیست، کار حاکمیت نیست، این یک کار تصدیگری است و دلیلی ندارد که دولت وارد این کار بشود.
نکته خنده دار دیگر این است که هنوز به مراکز دادهای که ترافیک تولید می کنند هم می گوییم بیا از ما پهنای باند بخر و اگر بخواهند پول پهنای باند ندهند باید سرور خود را بگذارند زیر بغلشان و بیایند در دیتاسنتر شرکت زیرساخت قرار دهند و داریم همه مراکز داده کشور را جمع میکنیم در یک نقطه در وزارت ارتباطات که واقعا تاسف بار است.
من واقعا نمیدانم چرا این وزارتخانه همیشه دچار یک فضای سیاسی بوده است و حرفهای خنده دار زیاد از آن بیرون آمده است. یک زمانی صحبت از لایه های بالای جو بود که امام زمان (عج) از آن لایه ها برای انتقال پیام استفاده می کند و عامل تمسخر شدیم. یک زمانی هم گیگا بیت و گیگا بایت و همه را با هم قاطی میکنیم و محاسبات عجیب و غریب در تلویزیون جلوی مردم می کنیم.
در همین جلسه سوال از وزیر که در مجلس بود، باز هم آمار ظرفیت فیزیکی شبکههای داخلی به عنوان گزارش شبکه ملی اطلاعات ارائه شد. یکی نیست سوال کند که ظرفیت فیزیکی شبکه های داخلی، چه ربطی به شبکه ملی اطلاعات دارد؟ مگر اینترنت جهانی از روی همین سیم ها و فیبرها و آنتنهای موبایل رد نمی شود؟ چرا فکر می کنیم که هرچقدر ظرفیت فیزیکی اینها را بالا ببریم، پروژه شبکه ملی اطلاعات پیشرفت کرده است؟ خوب اینترنت جهانی هم دارد از روی همین زیرساخت رد می شود. شما باید به جای سیم کشی و فیبرکشی و توسعه آنتن ها، اجازه بدهید که در داخل کشور پهنای باند و ترافیک تولید شود و شرایط قیمتی را به نفع ترافیک داخلی تغییر دهید.
الان یک ساعت فیلم اگر معادل یک گیگابایت باشد، روی اینترنت فعلی قیمتی حدود ۳۵۰۰ تومان خواهد داشت. خوب چطور می شود با این قیمت انتظار داشت که پروژه هایی مثل آی پی تی وی در کشور اجرایی شود. وظیفه وزارتخانه این است که برای سرویس های داخلی مثل آی پی تی وی، پهنای باند ارزانتر از اینترنت جهانی تامین کند. هرگاه شما در خانه به مردم دو نوع سرویس ارائه کردید که یکی اینترنت جهانی بود و دیگری سرویس هایی که روی شبکه ملی اطلاعات ارائه شده اند و مردم دیدند که سرویس های شبکه ملی اطلاعات قیمت و کیفیت و سرعت بهتری دارند، آن وقت می توانید ادعا کنید که پروژه شبکه ملی اطلاعات پیشرفت کرده است. حال شما قضاوت کنید با این اوصاف آیا کارت قرمز نباید داده می شد؟
مشرق: درست است که وزارتخانه طرح هایش را برای اجرای مرحله به مرحله شبکه ملی اطلاعات ارائه داده است؟
نه، در شورایعالی طرحشان را مطرح نکردهاند. فقط یک بار آمدند گزارش یک طرفهای دادند و گفتند ما داریم این کارها را انجام میدهیم. در آن گزارش هم آن چیزی که از شبکه ملی اطلاعات برداشت شده بود، توسعۀ فیزیکی ظرفیت های شبکه داخلی بود. مثال بارز این رویکرد هم آماری است که وزیر در همین جلسه که کارت زرد گرفت ارائه داد. آماری که رسماً ارائه کرد برای این که از عملکرد خودش دفاع کند، گفت در مقابل فلان عدد پهنای باند اینترنت بینالملل که از خارج می خریم، پهنای باند شبکههای داخلیمان هم این مقدار شده است. یعنی ایشان پهنای باند شبکههای داخلی را معادل با شبکه ملی اطلاعات میداند. خوب یکی نیست بپرسد که اینترنت جهانی هم دارد از روی همین شبکه داخلی رد میشود. پس این که شما ظرفیت شبکه داخلی را بالا ببرید ربطی به اجرای پروژه شبکه ملی اطلاعات ندارد.
شبکه ملی اطلاعات اساساً مربوط به لایۀ فیزیکی شبکه و ظرفیت پهنای باند آن نمی شود. شبکه ملی اطلاعات، یک سرویس است که در مقابل سرویس اینترنت جهانی قرار میگیرد. شما باید راجع به وضعیت مراکز داده و قیمتگذاری پهنای باند آنها و دو قیمته کردن سرویس های داخلی برای کاربران و متمایز کردن آنها از اینترنت جهانی صحبت کنید. وزارت ارتباطات باید طوری بین سرویسهای داخلی و اینترنت جهانی تمایز قائل بشود که هم مصرفکننده بابت سرویس شبکه ملی اطلاعات قیمت کمتری بدهد و سرعت بیشتر و کیفیت بهتری داشته باشد، هم برای سرویسدهندههای داخلی مزیت اقتصادی ایجاد شود و از آنها پهنای باند خریداری بشود که از نظر اقتصادی برای آنها هم بصرفه باشد که تولید سرویس بکنند.
منبع : مشرق نیوز
The post هیچکس از وضعیت شورای عالی فضای مجازی راضی نیست appeared first on عیارآنلاین.