به گزارش عیارآنلاین، این روزها – سال ۹۳ هجری شمسی – جامعه ما با پدیده ی جدیدی بنام شبکه های اجتماعی موبایلی مواجه شده است. نرم افزارهایی که با استفاده از اینترنت تلفن همراه کاربر، با دوستان وی ارتباط برقرار کرده و اجازه ارسال پیام های متنی تصویری و صوتی میدهند. این پدیده میتواند به چالشی عظیم بدل شود که هم میشود آن را تهدید نامید و هم فرصت.
وایبر، واتس آپ، لاین، وی چت، تانگو و .. از جمله این نرم افزارها هستند.
در این مطلب میخواهیم بررسی کنیم که چرا به یکباره این نرم افزارها همه گیر شدند؟
به نظر میرسد نکات ذیل در گسترش این نرم افزارها مهم و کلیدی بوده است:
۱- در اینگونه نرم افزارها، دوست یابی فرایند متفاوتی دارد. نرم افزار تمامی کانتکت های شما را از روی گوشی در سرور خود کپی کرده و به همه شماره های ایشان دسترسی دارد. سپس وقتی یکی از کانتکتهای شما مثلا همسرتان، این نرم افزار را نصب می کند باید شماره موبایل خودش را وارد کند. چون این شماره موبایل در سرورهای نرم افزار بعنوان دوست شما ذخیره شده، پس از نصب نرم افزار توسط همسرتان، بطور خودکار شما با ایشان دوست هستید. و میتوانید برایش پیام و عکس و .. بفرستید. (لطفا توجه شود منظور از دوست در اینجا کاملا فنی است. دوست بودن با یکدیگر در اینجا به معنای امکان برقراری ارتباط از طریق نرم افزار مربوطه است). این قابلیت در نسل قبلی شبکه های اجتماعی یعنی شبکه های غیر موبایلی مثل فیسبوک و … وجود نداشت . یعنی فیسبوک در نهایت امر از کاربر درخواست میکرد که اگر اجازه بدهید کانتکت های ایمیل کاربر را داشته باشد. اگر اجازه میدادید، فیسبوک میتوانست از روی تحلیل حضور یا عدم حضور کانتکت های ایمیل کاربر در فیس بوک و ارتباطات ایشان با دیگران و همچنین سرچ ها و رفتارهای کاربر، کاربر را برای دوستی به افراد مختلف پیشنهاد کند و برعکس. یا اینکه در یک حالت دیگر، خود کاربر در فیسبوک نام کسی را جستجو کرده و با او دوست می شد. یعنی شما در شبکه های نسل قبل از ابتدایی ترین حق خود یعنی انتخاب بهره مند بودید. حقی که در شبکه های موبایلی مثل وایبر و .. بطور کامل از بین رفته است. البته شاید گفته شود که در شبکه ای مثل وایبر هم می شود از یک گروه و یا یک گفتگو خارج شد یا به اصطلاح عام leave داد. اما نکته این است که همان ابتدای عضو شدنش برای کاربر هیچ حق انتخابی درنظر گرفته نمی شود.
۲- ایجاد ارتباط به شیوه ای که در نکته شماره یک ذکر شد، باعث شد گروه های کوچک خانوادگی، دوستی، کاری و .. در این نرم افزارها شکل بگیرند. این گروه ها که خود ایجاد شدن آن یک قابلیت مه است و در طراحی نرم افزاری مثل وایبر بسیار روی آن تاکید شده، تفاوت دیگر آن با فیسبوک است. درست است که در فیسبوک شما می توانید گروه درست کنید. اما توجه کنید که هنگام باز کردن فیسبوک شما صفحه خودتان را میبینید. اما هنگام باز کردن وایبر، شما گروه های مختلفی که در آن عضو هستید را مشاهده میکنید.
۳- موبایل وسیله همراه شماست و همچون رایانه شخصی نیست. شما موبایل را سر کلاس، در جلسه، درمسافرت ها و .. همراه خود دارید. کلا کانسپت ها و مفاهیم موبایل با رایانه شخصی متفاوت است. موبایل برای ارتباط آفریده شده است، در حالی که رایانه شخصی ماموریت دیگری را در بین سخت افزارها داشت و بنا بود نیاز دیگری را مرتفع کند اما با حضور فیسبوک و سایر شبکه های اجتماعی، به دلیل اینکه بهترین راه برقراری ارتباط با اینترنت، کامپیوتر شخصی بود از آن استفاده شد.
۴- به دلیل اینکه ارتباط از طریق اینترنت صورت می گیرد دیگر ارسال پیام های متنی طولانی ، تصویر و .. آن هم در پلتفرم موبایل بسیار ساده است. کاری که تکنولوژیهایی شبیه MMSقرار بود در بستر BTS ها -آنتن های مخابراتی- انجام دهند، اکنون این برنامک ها در بستر اینترنت به راحتی انجام میدهند و البته با کانسپت های موبایل این امر اتفاق می افتد.
۵- آخرین نکته که شاید مهمترین نکته هم باشد اینکه هزینه ارسال این پیام ها بسیار پایین تر از موبایل است چرا که طبق قوانین حاکم بر اپراتورهای تلفن همراه، هزینه استفاده از اینترنت برای پیامرسانی پایینتر از هزینه پیامهای موبایل است. علاوه بر اینکه در حال حاضر توسعه سریع و افزایش ضریب دسترسی به اینترنت رایگان در مکانهای مختلف مثل هتل ها، قطارها، محل کار و سایر مکان های عمومی، و عمدتا باعث شده که روی آوردن به این شبکه ها گسترش روز افزونی در داخل کشور داشته باشد. به هرحال گسترش اینترنت چه رایگان و چه غیررایگان، یک واقعیت است که در این مورد یعنی شبکه های اجتماعی باعث تحریک روی آوردن مردم به آنها شده است. چرا که در بسیاری از موارد بصورت رایگان میتوانند با دوستان و خانواده خود ارتباط داشته باشند -ضریب دسترسی به اینترنت طبق آمار رسمی مرکز مدیریت توسعه اینترنت کشور (متما) ۵۳درصد است-
با توجه به این موارد ما باید بدانیم چطور با این پدیده رفتار کنیم چه در سطح دولت و چه بخش خصوصی و چه سطح کاربران و مردم در غیر اینصورت این پدیده جز ضرر و زیان امنیتی، فرهنگی و اجتماعی و حتی اقتصادی –برای اپراتورها- چیز دیگری برای ما نخواهد داشت .
سیر تحولات این نرم افزارها هم خواندنی و جالب است
نرم افزارهای پیام رسان، گرچه در ابتدا خود را پیام رسان معرفی کردند و با این نام به بازار معرفی شدند اما وقتی دیدند که با رشد سرعت اینترنت و بصورت خاص ورود اپراتورهای موبایل به نسل های بالاتر مثل ۳G, LTE,… میتوانند خدمات متنوع تری ارائه دهند که در ذیل آنها محتواهای حجیم تری هم جابجا بشود کسب و کار خود را به این سمت توسعه دادند. با رشد سرعت دسترسی به اینترنت، شما علاوه بر پیامک می توانستید صوت هم برای دوستان خود بفرستید. بعد به مرور زمان ارسال فیلم و عکس هم امکان پذیر شد که البته الان این امر در عمده پیام رسان ها طبیعی است.
تحول مهم دیگر این بود که این نرم افزارها با خدمات دهنده های دیگر فضای مجازی مرتبط شدند. مثلا با گیم سازها همراه شدند. جدیدا خبری در مورد وایبر منتشر شد که می خواهد بازیهای مبتنی بر استیکرهای وایبر را راه اندازی کند.
اتفاق جالب دیگر، مولتی اسکرین شدن و مولتی پلتفرم شدن این نرم افزارها بود. به این معنی که کاربر همزمان بتواند روی پلتفرم های مختلف موبایل – مثل ویندوز فون، اندروید فون، اپل فون و ..- و رایانه شخصی این نرم افزار را نصب کرده و با یک نام کاربری از آن استفاده کند. بطور مشخص باز این وایبر است که پرچمدار این قضیه بوده و بازار را گرفته است.
تکامل دیگری که اتفاق افتاد حضور این نرم افزارها در بازار خدمات مکالمه تصویری بود که توضیح آن بسیار تکان دهنده است. شما تصور کنید درحالی که نهادهای عالی سیاستگذاری فناوری اطلاعات کشور مثل مرکز ملی فضای مجازی و شورای عالی فضای مجازی و .. ، سه سال با اپراتور رایتل بر سر تماس تصویری درگیر بودند که بالاخره اینکار را انجام بدهد یا خیر و دست آخر هم آن را ممنوع کردند، هم اکنون شما به راحتی با این پیام رسان ها میتوانید ارتباط تصویری برقرار کنید. جالب اینجاست که همین نام بردگان سیاسی که بر سر رایتل فریادها زدند هنگام راه افتادن تماس تصویری وایبر و سایر این پیام رسان ها همه خاموش بودند. بطور مشخص این رفتار دوگانه به این معنی است که وقتی یک شرکت ایرانی بخواهد کاری انجام دهد با موانع بسیار کسب و کاری و قانونی مواجه می شود اما همان کار را یک شرکت خارجی به راحتی انجام داده و از بازار کشور به راحتی استفاده میکند. هم اکنون این نرم افزارها همان سرویس رایتل را ارائه میدهند اما با دو تا تفاوت اصلی: یک اینکه دیگر به هیچ عنوان نمیشود نظارتی بر روی آن داشت چرا که اساس سرویس در خارج از کشور است و دوم اینکه اگر گردش مالی هم در این سرویس ها اتفاق بیفتد به جیب یک شرکت خارجی خواهد بود و برای نیروی انسانی خارجی و نه ایرانی شغل درست شده است. و البته باز هم در اینجا ذکر می شود که پرچمدار پیام رسان های با خدمات تماس تصویری کسی نیست جز وایبر.
مضرات و آسیب ها
در وهله ی اول نویسنده هم مثل خیلی دیگر از کاربران ایرانی، از خدمات وایبر و واتس آپ و … راضی است. وقتی به راحتی میشود این همه خدمات رایگان دریافت کرد، وقتی می شود با دوست یا همکار خود در آن طرف دنیا با کیفیت بالا صحبت تصویری داشت و .. چرا باید گفت این نرم افزارها بد است؟ خیر خیلی هم مناسب و خوب هستند. منتهی دقت شود آن چه خوب است کارکردهاست و آن چه بد است اشاعه استفاده از سرویس ها و اپلیکیشن های خارجی. یعنی ما اگر یک سرویس ایرانی خوب داشتیم که با کیفیت خوب این خدمات را ارائه میداد چرا نباید همه مردم از آن استفاده کنند. وقتی سرویس، ایرانی باشد هم امکان نظارت بهتری برای نهادهای امنیتی فراهم است و هم ارزش اقتصادی در کشور ایجاد میکند.
فراگیر شدن نرم افزارهای خارجی درون کشور که به طور قطع یکی از بیزینس های اصلی ایشان فروش اطلاعات کاربران به سرویسهای جاسوسی است، از نظر امنیتی مشکلات زیادی برای کشور ایجاد کرده است. متذکر میشود تقریبا با پیشرفت های رخ داده در علم تحلیل داده ها و اطلاعات – دیتا ماینینگ و تکنولوژی های دیگر – به راحتی، میشود ارتباطات بین بسیاری از مردم کشور را رصد کرد. توجه کنیم که برای وایبر و شبکههایی نظیر آن، آنچه مهم است کپی کردن یک نسخه از شماره تلفن و پروفایل تمام دوستان شماست که در دفترچه تلفن همراه شما موجود است، پیام هایی که شما میفرستید از اهمیت کمتری برخوردار است مگر اینکه شما فرد مهم سیاسی باشید.
بحث دیگر آسیب های فرهنگی و اجتماعی است که توسعه این نرم افزارها برای جامعه ما به ارمغان آورده و شاید بیان آن تطویل کلام بوده درحالی که این امر اظهر من الشمس است. حجم مطالب هرز و کلا هرزنگاری و بی توجهی و بی ادبی نسبت به خیلی از شعائر فرهنگی و دینی و قومیتی و ملیتی به وفور در شبکه های اجتماعی دیده میشود. حتی جریانات اشاعه خرافات هم دست از سر این شبکه ها برنداشته و به خوبی از این بستر استفاده میکنند.
امیدی هست؟
حال با این همه مسالهای که این شبکههای اجتماعی برای ما ایجاد کردهاند آیا برای ما امیدی هست؟
به نظر نویسنده هنوز کورسوهای امیدی وجود دارد منتهی بایست سریعتر دستی جنباند. در این راستا باید اولا باید با نگاه غیر امنیتی اجازه داد بخش خصوصی وارد این حوزه شده و فعالیت کند و امثال برخوردهایی که با برخی اپراتورها شد، صورت نگیرد. مهمترین برون داد حضور بخش خصوصی پیشرفت فناوری بومی در این حوزه است. البته منظور از پیشرفت فناوری، پیشرفت در هر چهار بعد آن یعنی انسان افزار، سخت افزار، نرم افزار و سازمان افزار است؛ اگر اجازه ندهیم بخش خصوصی رشد کند، و فکر کنیم صرفا با واردات سخت افزارها و نرم افزارهای فناوری اطلاعات میشود در این حوزه تنه به تنه بزرگان فناوری زد اشتباه کردیم. چرا که فناوری دو بعد اصلی دیگر یعنی انسان افزار و سازمان افزار هم دارد که این دو بعد جز با تجربه و فعالیت رشد نمیکند و مهمتر اینکه چهار بعد فناوری باید رشد همزمان و همسانی داشته باشند. بطور کلی تجربه های کشور نشان میدهد ما در هر حوزه ای که ازنظر فناوری ضعیف باشیم ضربه های مختلف فرهنگی، امنیتی و .. خواهیم خورد.
باید توجه کرد اگر بخواهیم نگاه امنیتی داشته باشیم نه تنها بخش خصوصی رشد نمیکند بلکه همان کمینههایی هم که داشتهایم از دست میدهیم. نمونهاش هم اشتباهی است که در خصوص اپراتور سوم صورت گرفت. پس از جلوگیری از اشاعهی این سرویس داخلی، چند ماه بعد سرویسهای خارجی همچون وایبر به راحتی از زیرساختهای داخلی ما سواری گرفتند و این سرویس را با کیفیت خوب راه انداختند و ما همان کمینه داشته خودمان یعنی امکان نظارت و امکان کسب درآمد و رشد اقتصادی را از دست دادیم.
باید توجه کرد که یک کاربر، وقت محدودی دارد. ۲۴ ساعت در یک شبانهروز. اگر شما این وقت محدود را با خدمت ایرانی پر کنید، کاربر وقت استفاده از سرویس خارجی را نخواهد داشت. البته این به شرطی است که سرویس خوب و با کیفیت به وی ارائه شود.
در نتیجه میبینیم که کنار گذاشتن نگاه امنیتی در اینجا، عینا کمک به امنیت و حتی اقتصاد است. یعنی اجازه میدهیم سرویس هایی رشد کنند که حداقل داخلی هستن نه خارجی و امکان نظارت و امکان رشد اقتصادی و توسعه اشتغال در آنها وجود دارد.
دوما مواردی وجود دارد که می تواند برگ برنده شرکتهای خصوصی ما باشد. برای مثال فرض کنید، یک شرکت خصوصی ایرانی بتواند سرویس با کیفیت و خوبی راه اندازی کند. اپراتورهای تلفن همراه هم به این سرویس اینترنت با کیفیتتر و ارزانتر بدهند. قطعا اتفاقی که میفتد مهاجرت کاربران به سمت این سرویس است. این امر مزیتی است که هیچ سرویس دهنده خارجی نمیتواند داشته باشد.
برگ برنده دیگر مزیت امکان هاستینگ داخل ایران است. هنوز تا زمان نگارش این نوشتار، هیچ کدام از این پیامرسان های خارجی، داخل ایران سرور ندارند. داشتن سرور داخل ایران قطعا باعث افزایش سرعت آپلود و دانلود میشود که در هنگام استفاده از محتواهای حجیم مثل عکس و ویدئو خیلی مهم بوده و لذا کاربر احساس رضایت بیشتری خواهد کرد. این هم میتواند برای سرویس دهندههای ایرانی مزیت و برگ برنده باشد.
The post وقتی وایبر همه چیز میشود appeared first on عیارآنلاین.