هیچ دوست نداریم بگوییم اما مثل اینکه باید بپذیریم وزارت علوم دولت یازدهم حال خوشی ندارد. بعد از انتخاب و انتصاب وزیر این وزارتخانه به والذاریاتی، گویا اداره آن نیز در گرو توسل به همین آیه است. تظاهرات بالینی این حال ناخوش نیز در رفتار وزیر علوم با خبرنگاران نشان داده شد، به طوری که به گزارش شاهدان عینی، وی در حاشیه جشنواره فنآفرینی شیخ بهایی در پاسخ به سؤال خبرنگاران درباره پرونده مالی ۳۲ میلیاردی صندوق رفاه دانشجویان با فریاد اعلام کرد: قرارداد صوری بسته شده و پول بچههای مردم رفته است، دیگر به حاشیهها دامن نزنید. محمد فرهادی در شرایطی مستأصل و خسته از حاشیهها، اینطور خبرنگاران را متهم به دامن زدن به حاشیهها میکند که اداره کل روابط عمومی وزارتخانهاش نیز برای کاهش دامنه این حاشیهها، در بسیاری از برنامهها، نمایندگان افکار عمومی را حذف میکند. البته اداره وزارت علوم زیر فشار حاشیهها به اندازه کافی سخت است که جایی برای رسانهبازی برخی جریانها باز نمیگذارد اما احترام به افکار عمومی ایجاب میکند بین این دو حس متضاد مدیریت در آرامش و تسری آرامش ناشی از ثبات و صلاح مدیریتی به جامعه، توازن ایجاد شود.
این وزارتخانه در حالی که هنوز درگیر پرونده بورسیهها است، در معرض پرونده اختلاس صندوق رفاه قرار گرفته و اعلام موضع و رسیدگی به آن از سوی وزارت علوم به یک دلیل عمده توقع دور از توان یک وزارتخانه علمی و فناورانه است. این دلیل عمده به تفاوت پیگیری چنین پروندههایی با ماهیت وظایف و فعالیتهای این وزارتخانه است.
البته غافل شدن از مدیریت فضای روانی جامعه به ویژه جامعه دانشگاهیان، نیز به نوبه خود راه را برای گمانهزنیها باز میگذارد. یکی از حدسهایی که در این زمینه زده میشود، این است که مدیریت کلان کنونی وزارت علوم یا توان به انجام رساندن قاطع این قبیل پروندهها را ندارد یا در گیر رودربایستیهای مدیریتی نمیخواهد به طور جدی و مستقیم به آنها ورود کند که هر کدام از این موارد در صورت صحت، آبرو و قاطعیت مدیریت آموزش عالی را هدف میگیرد. علاوه بر این گروهی دیگر در بررسی رفتار مدیریتی وزارت علوم در مواجهه با بحرانهایی که مبنای مفسده دارند و اگر برای هر دستگاههایی بد باشند برای مرجع مدیریت علمی کشور بدتر هستند، کمیسیون آموزش مجلس را نیز در رسیدن وزارت علوم به این نقطه بدون آرامش مقصر میدانند، زیرا این کمیسیون اگرچه نه به این ابعاد اما قبل از مرجع قضایی از این دست تخلفات مطلع بوده است.[۱]
اینها همه در حالی است که غفلت از اهداف سیاستهای کلی علم و فناوری، نقشه جامع علمی کشور و سند دانشگاه اسلامی موجب ضعف در این وزارتخانه گردیده است. به همین منظور با اشاره به ضعف های کلیدی نظام آموزش عالی کشور، این وزارتخانه را متوجه مسائل مهمی کنیم که تا به امروز از آنها غافل بوده است:
- **خلا تربیت و تامین نیروی انسانی متخصص مورد نیاز بعلت هدایت تحصیلی نامناسب در زمینه رشته های مورد نیاز کشور و اولویت دار، همچنین دوری مقاله های علمی از نیازهای کشور و جهت دهی به کارها بر اساس نیاز بازارهای غربی .
- **وابستگی شدید به غرب در مساله علم و عدم انتشار آثار مفید علمی و ترجمه گرایی صرف و تحقیقات بی کیفیت در حیطه علوم ، و بها ندادن به داشته های خود که موجب عدم توجه به تولید بومی علم و فناوری میشود.
- **ملاک ها و معیار های غلط در این حوزه ازجمله ملاک های ارتقای اساتید و امتیاز علمی دانشجویان
- **عدم موفقیت در جذب دانشجویان خارجی در دانشگاه های داخل کشور
- **اعتقاد به متون و نظریات غربی و خدشه نکردن در آنها و عدم تغییر سرفصل دروس برای سالیان دراز به جهت نداشتن جرات مناقشه و نظریه پردازی در موضوعات مختلف به جهت تحجر و جزمی گرایی حاکم و مهمل بافی های علمی تحت عنوان نوآوری که موجب میشود توجه لازم و مکفی به مهم ترین عامل توسعه یعنی نوآوری در درجه اول اهمیت معطوف نگردد.
- **نظام آموزشی غلط که موجب شده بجای تاکید بر تحقیقات و پژوهش ها و نوآوری های علمی با رویکرد حفظ محوری با دانش پژوهان رفتار شود.
- **رشد صرفا کمی دانشجویان علوم انسانی بدون توجه به کار بومی و تولید علم .
- **برنامه ریزی دشمن برای دین زدایی و علم زدایی و کشیدن دانشگاه به مسایل پوچ و غفلت از گفتمان پیشرفت کشورو نفوذ افراد غرب گرا در دانشگاه های کشور که مستوجب یک پاکسازی و سالم سازی می باشد.
- **گسترش روحیه مدرک گرایی در دانشگاه ها
- **نبود عدالت آموزشی
- **عدم تناسب جذب دانشجویان در پایه های مختلف تحصیلی با نیاز بازار کار موجود که منجر به تکثیر بیش از حد دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری گردیده است.
پی نوشت:
The post از وزارتخانهای که هست تا وزارتخانهای که باید appeared first on عیارآنلاین.