به گزارش عیارآنلاین، هفته گذشته دیدار اساتید دانشگاهها با رهبر انقلاب برگزارشد. در ابتدای این دیدار برخی از اساتید به بیان دیدگاههای خود پرداختند. یکی از این اساتید دکتر محمدمهدی نایبی، استاد تمام مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف بود که در رابطه با ارتباط دانشگاه و صنعت، اهمیت تقویت بخش خصوصی واقعی و ضرورت تدوین استراتژی صنعتی کشور نکات مهمی را مطرح کردند که در ادامه متن سخنان ایشان آمده است.
در ۱۰- ۱۵ سال اخیر ما شاهد رشد خیرهکننده کشور در زمینههای علمی و فنآوری بودیم. در زمینههای نانو، بایو، سلولهای بنیادی، هوافضا، فضا، اتمی و … فعالیتهای بسیار درخشانی توسط محققین کشور و دانشگاههای کشور صورت گرفت. همچنین در این سالها شاهد رشد شتابنده تولیدات علمی کشور و افزایش مقالات حاصل از دانشگاهها بودیم. آنچه من میخواهم به آن اشارهکنم این است که چه کنیم که خلأهای موجود در زمینه تحقیقات و در زمینه ارتباط دانشگاه و صنعت بهبود پیدا کند. تصور من این است که افزایش تولیدات علمی و مقالات اگرچه میتواند شاخص خوبی باشد، ولی ابداً کافی نیست. دانشگاه عضوی از زنجیرهای است که در ادبیات جهانی NSI شناخته میشود.
کل زنجیره (National System of Innovation) یا نظام ملی نوآوری قرار است درنهایت به تولید یک ثروت از علم منجر شود. اگر تحقیقات، صرفاً تحقیقات بنیادی، صرفاً دادن مقاله و بدون کاربردی شدن و بدون خلق ارزش و خلق ثروت برای کشور باشد، به رشد واقعی کشور نمیانجامد. معمار اقتصاد نوین کره میگوید: من در شهرک علمی و تحقیقاتی کره اجازه دادم ۸۵% تحقیقات کاربردی و فقط ۱۵% تحقیقات بنیادی صورت بگیرد. یعنی نسبت مناسبی باید بین تحقیقات بنیادی و کاربردی کشور وجود داشته باشد. حتی وقتی آمار OECD را نگاه میکنیم، بازهم نسبت تحقیقات بنیادی به کاربردی چیزی حدود ۱۵% است. این در حالی است که بخش عمده تحقیقاتی که در کشور ما صورت میگیرد در حوزه تحقیقات بنیادی است و عمدتاً خروجی آن صرفاً مقاله است و منجر به تولید ثروت برای کشور نمیشود.
آنچه در ادبیات دینیمان به نام علم نافع میشناسیم- علمی است که کسی حاضر میشود بهایی برای آن حاصل بپردازد- نشان میدهد ]این علم[ نیازی را از کسی رفع میکند. اغلب پروژههای ارشد و دکترا و به طبع، اغلب تحقیقات و مقالاتی که اساتید انجام میدهند ناشی از پژوهشهایی است که هیچ جایی آن را سفارش نداده است. درحالیکه در خارج از کشور- که بسیاری از عزیزان تحصیلاتشان را آنجا گذراندند- برای اینکه یک استاد دانشجوی ارشد یا دکترا داشته باشد، لازم است از یکجایی fund بگیرد. یعنی مؤسسهای پول در اختیار او بگذارد تا در یک زمینهای تحقیقات کند.
آنچه ما داریم استفاده از پول نفت برای استاد و دانشجو، استفاده از تحصیل رایگان یا شبه رایگان و بهره بردن از پول نفت برای انجام تحقیقات است. که این پدیده منجر جهتدار نبودن تحقیقات میشود. لازمه جهتدهی به تحقیقات ارتباط صنعت و دانشگاه است. لازمهاش این است که در کشور صنعت پیشرو وجود داشته باشد یا به وجود بیاید و توسعه پیدا کند. اگر صنعت ما بهگونهای باشد که هر محصولی را با هر کیفیت، با هر قیمت بدون رقابت جهانی تولید کند و مشتری ناچار باشد آن محصول را بخرد، یک چنین صنعتی نیاز به تحقیقات پیدا نمیکند. لذا رابطه صنعت و دانشگاه شکل نمیگیرد.
بنابراین برای اینکه تحقیقات دانشگاهی مهندسی یا غیر مهندسی به سمت کاربردی شدن پیش رود باید به توسعه صنعتیمان شتاب دهیم. از سوی دیگر اگر به فارغالتحصیلان دانشگاهها نگاه کنیم، یک رشد کمّی بسیار درخشان را در این سیوچند سال داشتیم. تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهها و تعداد دانشجویان کشور قریب به سی برابر شده است. در سال ۹۳، چهار میلیون و شش صد هزار نفر دانشجویان کشور بودند که از اینها ۳۴% در رشته مهندسی هستند و تعداد فارغالتحصیلان مهندسی کشور در سال ۹۳ بیش از ۲۳۰ هزار نفر است. ۲۳۰ هزار نفر دانشجوی مهندسی عددی است نزدیک به عددی که آمریکا با جمعیت ۳۰۰ میلیونی دارد.
طبیعی است که برای این خیل فارغالتحصیلان که بهطور کمّی اضافهشدهاند ما اشتغال متوازن نداریم، چراکه نتوانستیم توازن توسعه صنعت متناسب با توسعه نیروی انسانی داشته باشیم. این هم به ما علامت میدهد در رابطه بااینکه شتاب دادن به توسعه صنعتی لازم است.
هر دو مقدمه من این را بیان میکرد که لازم است تا به توسعه صنعتیمان شتاب دهیم. در غیر این صورت نه تحقیقاتمان تحقیقات مناسبی خواهد بود و دانشگاههایمان سردرگم خواهند بود که چه سوژه صنعتی را اختیار کنند و نه با خیل فارغالتحصیلانی مواجهیم که کار مناسب پیدا نمیکنند.
اما چه کنیم که به توسعه صنعتیمان شتاب دهیم ؟
همانطور که شما دریکی از سخنرانیهای اخیر فرمودید، اقتصاد ما دو معضل بزرگ دارد؛ نفتی بودن و دولتی بودن. به نظر من یکی از مهمترین اهرمهای شتاب دادن به توسعه صنعتی توجه ویژه به رشد بخش خصوصی است. آنچه برای مهاجرت از اقتصاد دولتی به اقتصادی که وزن بیشتری از بخش خصوصی داشته باشد، در ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ اتفاق افتاد از یکجهتی انقلاب بود، ولی لازم بود تا قبل از اینکه واگذاری شرکتهای دولتی به بخش خصوصی صورت بگیرد ابتدا ۵-۱۰ سال دوره آمادهسازی بخش خصوصی و رشد دادن آن را داشته باشیم. بدون این مقدمه، واگذاری شرکتهای دولتی به بخش خصوصی، به واگذار کردن شرکتها از یک جیب حاکمیت به یک جیب دیگری از حاکمیت تبدیل میشود، بدون اینکه بخش خصوصی واقعی رشد کرده و بهرهوری ملی افزایش پیدا کند. اتفاقی که در این ۷-۸ ساله شاهد بودیم. لذا لازم هست که عمیقاً روی اینکه بخش خصوصی را در کشور رشد دهیم، کارکنیم.
یکی از راهکارها میتواند ممنوعیت ورود شرکتهای وابسته به حاکمیت در مناقصات برگزارشده توسط حاکمیت باشد. امروزه بسیاری از کارهایی که خود دولت مناقصه میگذارد، توسط شرکتهای دولتی و غیردولتی دارند انجام میشوند. درصورتیکه اگر این فرصت به بخش خصوصی داده شود منجر به رشد آن خواهد شد.
کار دیگری که برای شتاب دادن به توسعه صنعتی کشور میتوان انجام داد این است که ما باید استراتژی توسعه صنعتی داشته باشیم. استراتژی توسعه صنعتی این نیست که هزار صفحه کتاب بنویسیم و بگوییم که استراتژی توسعه صنعتی داریم.
کشور باید تکلیف خود را مشخص کند که غیر از نفت، بیشترین GDP، بیشترین تولید ناخالصی ملی ما از محل کدام صنایع-سه چهار صنعت- در ۱۰-۲۰ سال آینده محقق شود؟ با توجه به فرصتهای بیرونی در بازار جهانی و با توجه به توانمندیها و قابلیتهایی که ما در درون کشور داریم آن معدود زمینههایی که باید تمرکز و توجه ویژه روی آن داشته باشیم چه خواهد بود؟ اگر ما همهچیز را اولویت خود قرار دهیم درواقع هیچچیز را اولویت خود قرار ندادیم.
نقشه جامع علمی و فناوری کشور هم باید یک تابعی از این استراتژی توسعه صنعتی باشد. وگرنه نقشه جامع علمی که در آن تمام فنآوریها احصاء شده باشد و دنبال این باشیم که همهچیز را سرآمد جهانی باشیم طبیعتاً با منابع محدود این امکان، وجود ندارد. ما باید چند زمینه که بهطور بالقوه میتوانند درآمدهای میلیارد دلاری در آینده برای کشور ایجاد کنند را انتخاب کنیم، و روی آن تمرکز کنیم.
آخرین کلام این است: اینکه برای رشد بخش خصوصی، تعداد شرکتهای دانشبنیان را اضافه کنیم و مثلاً ۲۰۰۰ شرکت را به ۲۰۰۰۰ تا برسانیم، این توانمند کردن یا افزایش توانایی فنآوری کشور را به بار نخواهد آورد.
در صورتی این توانمندی به وجود میآید که ما بتوانیم تعدادی شرکتهای بسیار بزرگ خصوصی و دانشمحور داشته باشیم. ما باید سامسونگ و اپل و مایکروسافت و امثال اینها داشته باشیم. سامسونگ بهتنهایی میتواند۲۰۰ میلیارد دلار درآمد سالانهاش است و چیزی حدود ۲۰۰ هزار نفر هم اشتغال برای کره ایجاد کرده است. به وجود آوردن بخش خصوصی بزرگ دانشمحور میتواند راه نجات کشور باشد و همانطور که وقتی نخبگان کشور را بسیج کردیم برای اینکه تعداد مقالات کشور را بالا ببرند و توانستند، اگر این نخبگان را بسیج کنیم برای اینکه قلههای اقتصادی را فتح کنند، خواهند توانست.
The post چه کنیم که به توسعه صنعتیمان شتاب دهیم؟ appeared first on عیارآنلاین.