پیوند وسیعی بین دانشگاه و جامعه مشاهده نمی‌کنیم

به گزارش عیارآنلاین، لطفا در آغاز بحث، ارزیابیتان را از مسیری که سیاست‌های کلی علم و فناوری می‌خواهد تبیین کند توضیح دهید.

مقام معظم رهبری با توجه به رویکرد راهبری که نسبت به پیشرفت کشور دارند و از طرفی یکی از مهم‌ترین ارکان پیشرفت و تمدن، رشد و توسعه علمی است، توصیه‌های راهبردی را درباره علم و فناوری مطرح کردند. اگر به این نکات توجه و عمل شود و بعد نقشه عملیاتی توسعه علم و فناوری را بر اساس راهبردهای مقام معظم رهبری تدوین و اجراء کنند، قطعا ما با یک حرکت میان‌بر می‌توانیم به سرعت دستاوردی علمی را به دست بیاوریم. همان‌طور که در زمینه‌های نانو و یا هسته‌ای توانستیم رتبه‌های خوبی را کسب کنیم، در سایر بخش‌های علم و فناوری هم به این نتایج خواهیم رسید.

در متن سیاست‌های ابلاغی، سرفصلی بر مبنای تحقق دانشگاه اسلامی وجود دارد. اینکه در واقع مبانی ارزش‌ها و اخلاق و موازین اسلامی هم در نظام آموزش عالی ما مستولی باشد. با این نگاه، الان شرایط جامعه دانشگاهی ما را به چه صورتی می‌بینید و چه انتظاراتی را برای این مسیر دارید؟

الحمدالله سند دانشگاه اسلامی هم توسط شورای اسلامی دانشگاه‌ها نوشته شده و الان هم با تشکیل ۴ کمیته این سند در حال اجرا است تا بتوانند با یک فرآیند مدیریتی اولویت‌ها را شناسایی کنند و در مسیر شدن قرار دهند. البته نباید بگوییم که وضع دانشگاهی ما به لحاظ اسلامی شدن نامطلوب است. هر چند آن مطلوبیت لازم را هنوز به دست نیاورده است. در این سی و چند سال پس از انقلاب حرکت مثبتی صورت گرفته و گام‌های خیلی خوبی برداشته شده است. استادانی داریم که هم تدین و هم تخصص علمی دارند. دانشجویان متدینی که در دانشگاه فعالیت‌های فرهنگی و علمی دارند. انجمن‌های علمی که شکل گرفته است. حضور دانشجویان در شب‌های قدر، اعتکاف و مراسم‌های مختلف مذهبی و هیئتی، نشان‌دهنده این است که رفتارهای مذهبی و دینی در دانشگاه، رفتارهای قابل توجهی است و از همه مهم‌تر، رشد علمی یکی از برجسته‌ترین مولفه‌های دانشگاه اسلامی است. دانشگاهی اسلامی است که از نظر علمی و فناوری رشد و توسعه پیدا بکند و از وابستگی بیرون بیاید. بنابراین این بخش، یکی از مهم‌ترین سیاست‌هایی است که مقام معظم رهبری به صورت علم و فناوری ابلاغ کردند.

با توجه به رویکرد سیاست‌های کلی علمی و فناوری که علم و هم نگاه دین را در کنار هم در نظر گرفته است، به نظر شما چگونه می‌توان این شاخص را اجرایی کرد؟

نگرش جدایی علم از دین و علم از عقل، نگرشی است که در قرون وسطی مطرح بود و در رنسانس هم به آن دامن زدند. در واقع به گونه‌ای دین را در غرب معرفی می‌کنند که گویا از علم و عقلانیت یک تافته جدابافته‌ای است. در حالی که در تفکر اسلامی، عقل، منبعی از منابع دینی است و علم در ساحت‌های علمی ارزشمند است. یعنی علم الادیان، علم الابدان، علم هیئت و نجوم، علم آسمان‌شناسی و زمین‌شناسی، همه این‌ها ارزشمند هستند؛ «العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء». با این نگاه ما دیگر نباید بین علم و دین یا عقل و دین یک خندقی حفر کنیم که این دو نتوانند با هم ارتباطی برقرار کنند. اصلا این تفسیر، تفسیر غلطی است و لذا وقتی از دانشگاه اسلامی صحبت می‌کنیم دقیقا بر این پیش‌فرض مبتنی است که علم و دین و عقل و دین با هم پیوند وسیعی دارند.

محور دیگری سیاست‌های کلی علم و فناوری، تشکیل کرسی‌های نظریه‌پردازی است. با همان نگاهی که اشاره فرمودید، چه ملزوماتی برای بعد تئوری‌پردازی و نظریه‌پردازی در دانشگاه‌ها در نظر دارید و وضعیت فعلی را چگونه می‌بینید؟

الحمدالله در حوزه علوم پایه، کشور ما رشد خوبی داشته است. در زمینه فیزیک و شیمی رتبه‌های بسیار بالای جهانی را کسب کرده و به لحاظ تئوریک، به نظر می‌رسد که در یک مسیر خیلی خوبی قرار داریم. اما باید علم را در ارتباط با نیازهای جامعه ببینیم. یعنی پیوند علوم پایه با علوم کاربردی و مهندسی و نیازهای جامعه، یکی از کلیدی‌ترین نیازها نه فقط در جامعه ایران، بلکه در جامعه جهانی است. بنابراین الان به نظرم نقصی که در فضای دانشگاه وجود دارد این است که ما پیوند وسیعی بین دانشگاه و جامعه مشاهده نمی‌کنیم. البته این ضعف فقط از سوی دانشگاه نیست از سوی جامعه هم هست. وزارتخانه‌ها درگیر نیازهای عینی و کابردی هستند، مثلا وزارت صنایع و وزارت کار و مانند اینها، به جای اینکه با دانشگاه پیوند برقرار بکنند، خودشان دانشگاه می‌زنند. این شیوه درستی نیست. این‌ها باید با دانشگاه ارتباط برقرار کنند و می‌توانند  فارغ‌التحصیلان دانشگاهی رسمی کشور را با یک آموزش کوتاه‌مدت به کار بگیرند و بعد صرفه نظر از بکارگیری فارغ‌التحصیلان، از دانش متخصصان و اساتید دانشگاه و اعضای هیئت علمی هم استفاده کنند. این استفاده هم نباید به گونه‌ای باشد که مثلا یک شرکت صنعتی بیاید با یک استاد دانشگاه قرارداد ببندد بلکه باید با دانشگاه قرارداد ببندد و کل دانشگاه را درگیر کند. چون با ارتباط با یک استاد که تخصصش در حوزه مشخصی است، نیاز این شرکت برطرف نمی‌شود. باید به صورت مجموعه‌ای با متخصصان مختلف ارتباط برقرار کنند و بتوانند نیازی از نیازهای علمی و کاربردی جامعه و صنعت را برطرف کنند.

نکته‌ای که در اینجا وجود دارد، گسترش گفتمان تولید علم است. مخصوصا در حوزه علوم انسانی و در دانشگاه‌ها که آن چنان که مورد انتظار است، نیست. افقی که سیاست‌های کلی علم و فناوری برای یک دانشگاه مطلوب در این حوزه مد نظر دارد، چیست و چگونه می‌توان به تولید گفتمان در دانشگاه رسید؟

الان دانشگاه‌های ما، دانشگاه‌های آموزش‌محور هستند. این مربوط به نسل اول دانشگاه‌ها است. نسل دوم دانشگاه، دانشگاه‌های کاربردی است. یعنی دانشگاه ناظر به نیازهای جامعه. جامعه رشته‌ها را تصویب کند و سر فصل‌ها را تنظیم کند و دانشجو تربیت کند. نسل سوم دانشگاه، دانشگاه تمدن‌ساز است و ما باید به این سمت برویم. دانشگاه تمدن‌ساز هم دانشگاهی است که می‌خواهد تمدن  اسلامی را بسازد. البته این حتما با هماهنگی و همکاری حوزه‌های علمیه باید صورت بگیرد. حوزه‌های علمیه هم از نسل اول حوزه‌های آموزش‌محور هستند. باید به نسل دوم که حوزه‌های کابردی هست، تغییر پیدا کنند و از نسل دوم به نسل سوم، به حوزه‌های تمدن‌ساز تبدیل شوند. در تمدن نوین اسلامی علاوه بر مولفه علم و عقلانیت و فناوری و… مولفه‌های دیگری مثل معنویت، دینداری، ایمان و اخلاق و سبک زندگی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی هم مطرح است. مجموع این‌ها می‌تواند یک تمدن نوین اسلامی را تشکیل دهد که بدون شک دانشگاه و حوزه‌ی تمدن‌ساز در تحقق آن نقش موثری دارند.

منبع: شورایعالی انقلاب فرهنگی

The post پیوند وسیعی بین دانشگاه و جامعه مشاهده نمی‌کنیم appeared first on عیارآنلاین.

عضویت در خبرنامه