به گزارش عیارآنلاین، یکی از سر تیترهای اخبار این روزهای آموزش عالی، برگزاری دومین نشست روسای دانشگاههای بزرگ بود. طی هفته جاری، شرکت کنندگان این نشست، مصاحبههای جداگانهای نیز در برنامه خود داشتند که شاه کلید برداشتهای ایشان از جلسات، بحث استقلال دانشگاهها و تقاضاهای دانشگاههای بزرگ در این خصوص بود.
گرچه بحث استقلال دانشگاهها در طول سالیان گذشته همواره از سوی اندیشمندان این حوزه به عنوان نیاز روز آموزش عالی مورد بحث قرار گرفته و سیستم حاکمیتی کشور نیز، در جهت کاهش بار اجرایی و تصمیم گیری، چندان بی علاقه به این موضوع نیست، اما چالشnhka’hiهای متعددی بر سر راه وجود داشته که به نتیجه رسیدن کار را کند یا معوق کرده است.
تقاضای محوری دانشگاهها(۱) ذیل این مسئله اعطای اختیارات در خصوص برنامهریزی درسی و رشتهای، پذیرش دانشجو و توسعه تحصیلات تکمیلی است. کلید واژه مشترک تمامی گفتگوها و مطالبات مطرح شده نیز توجه ویژه به آموزش عالی و اعطای اعتبارات و اختیارات وسیع تر می باشد. اما نکته مغفول مانده در این میان، که متأسفانه به ندرت از زبان یکی از استادان یا مدیران آموزشعالی شنیده میشود، تناسب حوزه اختیارات و مسئولیتها در بخش آموزش عالی است.
در هر گونه سیستم و ساختار سازمانی و انسانی، فضای اختیارات و مسئولیتها به تناسب یکدیگر رشد میکنند و هر فرد به لحاظ مسئولیت های محوله و حجم آنها صاحب اختیار و اعتبار میشود. اما آنچه از شرایط امروز آموزش عالی کشور بر میآید خلاف این اصل کلی را نشان میدهد. دانشگاههای مادر و بزرگ کشور در سالهای گذشته و به واسطه تزریق مبالغ کلان پول نفت، که بدون زحمت و بیمنت به ایشان اعطا شده، رشد و تکامل یافتهاند. در قبال تمامی بودجههایی که برای دهههای متوالی در اختیار دانشگاهها قرار گرفته نیز هیچ گونه بازخواست و بازخورد مستقیمی خواسته نشده و استاد یا مدیری از آموزش عالی را نمی توان یافت که بابت نتیجه و ثمره کار آموزشی خود مورد بازخواست و پاسخ خواهی قرار گرفته باشد. طبیعی است که هر شخصی در چنین شرایطی قرار گیرد نه تنها راضی خواهد بود بلکه به تناوب، تقاضای اختیارات و بودجههای بیشتر خواهد کرد.
تجربه جهانی نشان میدهد، به دلیل عدم وجود منابع بیپایان و محدودیتهای فراوان برای تأمین مالی در تمامی دانشگاه ها و سیستم های آموزش عالی متکامل و پیشرفته، دانشگاه در قبال جامعه و حاصل آموزش و پژوهش خود پاسخگو بوده و چه بسا بخش مهمی از منابع مالی خود را به صورت مستقیم و از طریق فعالیت های اقتصادی تأمین می کند. بنابراین از انجایی که مسئولیت های خود را شناخته و پذیرفته است در قبال بسیاری از امور اختیارات مقتضی را دارا بوده به بهترین شکل از منابع خود برای توسعه بهینه تر فعالیت ها بهره می گیرد. امری که در ایران غریب به نظر رسیده و شاهد تقاضای اعطای اعتبار از سوی استادان و بزرگان آموزش عالی بدون علاقه به پاسخگویی هستیم. تا آنجا که از بیان برخی اساتید شنیده می شود: «کسی شایسته نظارت بر قشر فرهیخته استادان نیست»(۲)
بدیهی است که با چنین استدلال هایی استقلال همیشه مطلوب بوده و دولت ها همواره به فکر تأمین خواسته های دور و دراز آموزش عالی باشند. قشر استاد (که مدیریت دانشگاه را نیز بر عهده دارد) نیز پیروز همیشه میدان خواهد بود.
با این رویکرد، در نتیجه سالیان دراز تلاش ملت و دولت ها، دانشگاه هایی متوقع و طلبکار از جامعه (به واسطه عدم توجه ویژه!) و کمبود اعتبار انباشته ای عظیم در حوزه های آموزشی و پژوهشی روبروی ما قرار گرفته که قصد توقف و بازنگری راه رفته را نداشته و نا گفته پیداست که توقعات جامعه از استادان، در خصوص مواردی از قبیل کیفیت تدریس، مهارت های دانش آموختگان، اشتغال، پژوهش های موثر، حل مسائل کلان کشور و… نیز مجالی برای بروز و مطالبه ندارد.
The post پاسخگویی درقبال عملکرد، لازمه استقلال دانشگاهها appeared first on عیارآنلاین.