به گزارش عیارآنلاین، جهت تهیه این دستگاه، آقای دکتر رضا صابر که از اعضای هیأت علمی مرکز تحقیقات بیمارستان بود، شرکتی داخلی را به عنوان وارد کننده این تجهیزات از خارج از کشور یافته بود. این شرکت با استعلام از شرکتهای خارجی و چانه زنی با آنها، دستگاهی با قیمت ۱۲۰ هزار یورو را برای خرید در نظر گرفته بود. برای نهایی سازی توافق خرید، جلسه ای با نماینده شرکت داخلی برگزار کردیم. پس از انجام توافقات نهایی بر روی موضوع، نماینده شرکت داخلی به ما اعلام کرد که «ما دستگاه را وارد خواهیم کرد اما از ما تقاضای خدمات پس از فروش را نداشته باشید». پس از پایان جلسه با دکتر صابر صحبت کردم. هر دو معتقد بودیم که این شیوه، روش مناسبی برای خرید نیست و با بروز هرگونه مشکلی در دستگاه، عملا دستگاه بدون استفاده مانده و تمام هزینه های صورت گرفته از بین خواهد رفت. همانجا ایشان پیشنهاد ساخت این دستگاه در کشور را مطرح کرد که با استقبال من مواجه شد … به دلیل شناخت و اعتمادی که به او داشتم، موافقت خود را با در اختیار قرار دادن هفت میلیون تومان برای تعریف پروژه امکان سنجی ساخت دستگاه اعلام کردم. به این ترتیب، شخصا به عنوان مسئول پروژه و آقای صابر به عنوان مسئول تیم فنی، تیم اولیه خود را تشکیل دادیم و کار خود را در سکوت اطلاعاتی شروع کردیم … مدتی از کار تیم تحقیقاتی به همین منوال بر روی پروژه گذشت.
یک روز ایشان به دفتر من آمد و تصاویر محوی از نمونه اتمهای کربن به من نشان داد و گفت که با دستگاه اولیه، موفق به تهیه چنین تصویری شده ایم. همگی خوشحال از این دستاورد و امیدوار به ادامه کار شدیم … در این مرحله آقای مهندس سجادی (رئیس مرکز همکاریهای نوآوری ریاست جمهوری) از من خواست تا پنج دستگاه را به دفتر همکاریها پیش فروش کنم و دو سال بعد آنها را تحویل و در صورت عدم موفقیت به انجام تعهد خود، کل این مبلغ را پس دهم. در نتیجه از آنجا که هزینه خرید دستگاه خارجی مشابه، ۱۲۰ هزار یورو بود هر دستگاه را ۱۵۰ میلیون تومان پیش فروش کردم … به غیر از آقای مهندس سجادی، دیگر دوستان دانشگاهی ما این ادعای را باور نمی کردند. برای مثال یکی از دوستان خوب من شوخی می کرد و به من می گفت که ما همیشه از شما حرف حساب شنیده بودیم، حالا چرا این حرفها را می زنید!؟ یا فرد دیگری با شنیدن این خبر بسیار تعجب کرده بود و می گفت شما اصلاً می دانید این دستگاه چیست که حالا حرف از ساختن آن می زنید؟
به هر ترتیب، بعد از گذشت دو سال و با استفاده از یک تیم شانزده نفره و هزینه کرد ۲۳۰ میلیون تومان، در کمال شگفتی همگان، پنج نمونه از این دستگاه را ساختیم که بیش از ۹۰ درصد قطعات آن اعم از تمام قطعات الکترونیکی، مکانیکی و بخش نرم افزاری آن ساخت داخل بود. طبق وعده، آنها را تحویل ستاد دادیم که مهندس سجادی از ما خواست تا آنها را فروخته و پول ستاد را پس دهیم. از میان این پنج دستگاه، یکی را برای خود نگه داشتیم، یکی را به ستاد نانو فروختیم و باقیمانده را به دانشگاههای مالک اشتر و صنعتی اصفهان فروختیم. به این ترتیب توانستیم علاوه بر موفقیت در تولید و بازاریابی یک محصول با فناوری بالا، پول ستاد نانو را پس دهیم و در عمل مالک شرکت تولیدکننده این محصول در کشور شویم … با این شیوه حمایت از تولید این دستگاه، کار به مرحله تجاری سازی رسید و حدود پنجاه دستگاه در کشور به فروش رفت … و تعدادی به روسای جمهوری سایر کشورها اهدا شد … در اقدامی دیگر و برای فراهم سازی زمینه فروش محصولات خود، در مناقصات بین المللی شرکت می کردیم. برای نمونه در مناقصهای در کشور مالزی با شرکتهایی از کره جنوبی و آمریکا به رقابت پرداختیم. مالزیایی ها دستگاه ما را ارزیابی و از نظر فنی تایید کردند. قیمت اعلامی ما تنها ۵۵ هزار دلار و نصف قیمت اعلامی رقبا بود. لذا آنها ما را برنده اعلام کردند و حتی به جای یک دستگاه، دو دستگاه را از ما خریداری نمودند … این تجربه موفق در تجاریسازی و ساخت یک محصول با فناوری بالا باعث شد تا از این الگو برای ساخت دیگر تجهیزات آزمایشگاهی استفاده کنیم. لذا سازوکاری طراحی کردیم که براساس آن هر فردی که مدعی ساخت دستگاهی میشد، مبلغ اولیه ای در حدود دو تا سه میلیون تومان برای ارزیابی اولیه ابعاد و جزئیات فنی و جمع آوری تیم را به او به صورت بلاعوض می پرداختیم. پس از آن اگر توان ساخت و تولید دستگاه را در این شخص و تیم همراه او می دیدیم، قرارداد پیش خرید را به امضای دو طرف می رساندیم. در این قرارداد اینگونه قید می شد که اگر برای نمونه، قیمت بازاری یک محصول چهل میلیون تومان است، ما پنج عدد از آن را هر کدام به قیمت زیر بازار و سی میلیون تومان خواهیم خرید تا تیم مجری هزینه های تحقیقاتی خود را در این پنج دستگاه سرشکن نماید … به این طریق در حدود ۲۵ شرکت دانش بنیان در کشور ایجاد شد و بالغ بر ۳۷ دستگاه پیشرفته مورد استفاده در فناوری نانو در کشور ساخته شد … شاید نتوان الگوی دیگری را در کشور یافت که تا این اندازه اهداف توسعه و تجاریسازی فناوری را حاصل نموده باشد. چنانچه ـ برخلاف این الگو ـ ما هم از روش واگذاری پروژههای تحقیقاتی به دانشگاهها استفاده می کردیم، احتمالاً تنها شاهد چند گزارش پروژه و یا حداکثر پایلوت اولیه ای از چند محصول بودیم.
——————
* : این متن برگرفته از کتاب “بیست تجربه” می باشد که توسط پژوهشکده سیاستگذاری علم فناوری و صنعت دانشگاه صنعتی شریف تدوین گردیده و در آن به بررسی تجربیات بیست نفر از مدیران معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری پرداخته شده است.
منبع: نبت
The post تجربه ساخت نانوسکوپ در کشور appeared first on عیارآنلاین.