به گزارش عیارآنلاین، متن زیر ترجمه ای ست از مقاله والتر د.والدیویا و مارگاگوال سولر که از سایت بروکینگز گرفته شده است:
اخیرا دانشگاه ماساچوست به استقبال یک جنجال رفت بعد از اینکه اعلان کرد در راستای همراهی با تحریم های ضد ایرانی، دانشجویان ایرانی را در برخی از برنامه های دانشکده های مهندسی و علوم طبیعی نخواهد پذیرفت. این قانون به این منظور گذاشته شده بود تا از تحریم های ضد ایران پیروی نماید، ولی با انتقادات جدی از سوی دانشکده ها و دانشجویان مواجه شد و دانشگاه خود با نقض این قانون اقدام به جایگزینی تحریم ها با سیاست های انعطاف پذیرتری که میتوانست با یک برنامه درسی ویژه برای ایرانیان در زمینه هایی که به تحریمها ارتباط داشت کرد. هنوز روشن نیست این سیاستها چگونه قرار است اجرایی شوند، اما آنچه به صورت آشکارا روشن است این است که لایه ای از تحریم ها بر روی دانشجویان با تابعیت هایی از ملیت های دیگر در واقع تخطی آشکاری است از اصول یک جامعه آزاد و همینطور از آزادی های آکادمیک. بسیار به ندرت پیش می آید که دانشی که در دانشگاه¬ها ساخته و فکر شده است بتواند به حدی یک ریسک امنیتی ایجاد کند که باعث بشود تا بلافاصله بتوان استثنا کرد تمام افراد یک تابعیت خاص را از مشارکت داشتن در امور تحقیقاتی و موسسات آموزشی.
یک ممنوعیت جنجال برانگیز
بخش ۵۰۱ از سند کاهش تهدید ایران و سند حقوق بشر سوریه به طور صریح صدور ویزا برای افراد با تابعیت ایران که به دنبال تحصیل در زمینه های مربوط به مهندسی هستهای و یا بخش انرژی هستند را رد میکند. بعد از مباحثات فراوان و پس از مشورت با وزارت امور خارجه، دانشگاه ممنوعیتها را با” خط مشی شخصی سازی برنامه تحصیل” جایگزین کرد. سوالها همچنان در مورد عملی بودن استفاده از برنامه درسی خاص برای محروم کردن ایرانیان از نوعی از دانش که نباید آنها آنرا یاد بگیرند باقی است. شاید کسی تصور کند که این بسیار مشکل است که از بعضی از دانش آموزان بخواهیم تعدادی از بخشهای کتاب درسی را نادیده بگیرند و یا یک فنجان قهوه بیرون از کلاس در هنگام انجام آزمایشهای معین بنوشند و در کلاس حضور نداشته باشند.
اخیرا در یک یادداشت؛ فیلسوفی به نام بهنام طائبی مناقشه یکسانی را یادآور شده است در مورد زمانی که دولت هلند تلاش می کرد تا پذیرش دانشجویان ایرانی را سخت تر کند. طائبی دو درس مهم را از هر دو تجربه ارائه میدهد؛ “جامعه دانشگاهی ایران به طور سنتی سنگرگاه تجدید نظر طلبان بوده است” توجه و تمایل از سوی دانشگاه ها و دولت های غربی همیشه عامل تشویق و ترغیب دانشجویان ایرانی بوده است، و به درستی منعقد کردن ممنوعیت برای تحصیل ایرانیان یک خودزنی است.
دانشگاهها به صدور ارزشها و دانش میپردازند
هزینههای حبس کردن و متوقف کردن تبادلات تکنولوژیک به راستی میتواند سنگینتر از مزایای برنامههای درسی که شامل تبادلات فنی و فرهنگی باشد. دانشگاههای آمریکایی همزمان که دانش و تکنولوژی را صادر میکنند در کنار آن ارزشهای آمریکایی را نیز صادر میکنند.
البته به طور قطع همه ارزشهایی که صادر میشوند به اهمیت یک تمدن نیستند. افراد بدبین ممکن است به این اشاره کنند که تجملگرایی و مصرف زدگی و یا شبکه های Reality TV به اندازهی کافی در جهت نشر ارزشهای آمریکایی مفید نیستند اما این منتقدین به خوبی می توانند به یاد بیاورند که نه شبکه های اجتماعی و نه شهوت گرایی در ایالات متحده اختراع نشده بودند؛ و ما اینجا چه چیزی می بینیم، تنها بطری های جدید برای مشروبات بسیار قدیمی. در مقابل، بهترین ارزشها برای صادرات آن دسته از سنتهای سیاسی آمریکایی ها است. زندگی در ایالات متحده موجب می شود دانشجویان در یک محیط غیر رسمی مانند زندگی اجتماعی و رفتن به کلیسا یک نگاه ویژه پیدا کنند به آن سنتها و در یک حالت رسمی تر در میان مجموعه های شگفت انگیز کتابخانه¬های دانشگاهی و همینطور برنامه های درسی دانشگاهی در مورد تاریخ آمریکا و تفکر سیاسی.
اگر منافع و مضرات این موضوع را به کناری بنهیم به هر حال ارزشهای اندکی هستند که در زندگی دانشگاهی حیاتی هستند. طبیعتا این ارزش ها برای ایالات متحده انحصاری نیستند و این ارزشها برای تمام دانشگاهها در تمام دموکراسیهای با ثبات ذاتی میباشند. اما آنها مطمئنا بخشی از تجربه هر دانشجوی خارجی در ایالات متحده هستند.
به این سه ارزش توجه کنید:
پایایی:
دانشجویان آرامش نسبی را در دانشگاههای درک می کنند. در آمریکا بیشتر خوابگاهها به صورت ساختاری طوری طراحی شدهاند که مانند پناهگاهی باشند در برابر سرعت و خشونت زندگی مدرن و یک صلح و آرامش را برای دانشجویان برای تمرکز ذهنی،رشد و اکتشاف علمی فراهم کنند.
دانشجویانی که از کشورهای دیگر به ایالات متحده میآیند که احاطه شدهاند با عدم ثبات سیاسی و کشمکش، قادر خواهند بود نگرانیهای خود را در مورد معاش و حیات در ایالات متحده مرتفع کنند و میتوانند توجه خود را معطوف به حل مشکلات طبیعت و جامعه کنند .
نخبه سالاری:
یک ارزش شاخص در محیط دانشگاهی نخبه سالاری است . هر سیستمی نقص های خود را داراست اما دانشگاه بیش از بخش های دیگر زندگی مزایای خودرا بر اساس استاندارد های شاخص عملکرد تعیین می کند. مشکلات سیستماتیک همیشه وجود دارد و نمی توان گفت تبعیض و بی عدالتی وجود ندارد، اما کار سخت و استعداد در کنار هم در بیشتر مواقع منجر به احقاق خق می شوند.
آگاهی اجتماعی:
سومین ارزش یک مجموعه شامل مسائل عمومی در سطح محلی ،ملی و جهانی است.همه افراد در محیط های آکادمیک درگیر مسائل اجتماعی نیستند اما در داخل دانشکده ها برای دانشجویان یک دغدغه ثابت از مباحثات بر روی مسائل عصر حاضر و یک موقعیت گسترده برای کارهای داوطلبانه وجود دارد. دانشجویان خارجی به راحتی می توانند دوستان و هم قطاران خود را در بحثهای مرتبط وارد کنند وآنها رادر کارهای مفید و در داخل و خارج از دانشگاه مشارکت دهند.
نقل و انتقال تکنولوژی یک دیپلماسی مطلوب:
بسیاری از دانشجویان بین المللی بعد از به اتمام رساندن آموزشها یشان در ایالات متحده ساکن می شوند، اما آن ها همچنان ارتباطات قوی خود را با خانواده و محیط های علمی در کشورهای خود حفظ می کنند. بسیاری دیگر از آنها به کشورهای خود بر می گردند و می توانند به دنبال بازسازی ثبات، نخبه سالاری و درگیری با مسائل اجتماعی که تشکیل دهنده اوقات آنها در دانشگاههای آمریکایی بود، باشند. بعضی از دانشجویان شاید به دنبال اصلاحات در درون دانشگاه های خود بروند و تعداد کمی نیز ممکن است کمی پیشتر بروند و برای اصلاحات در ساختار سیاسی کشور های خود فشار بیاورند. انتشار ارزش های زندگی دانشگاهی در جوامع دموکراتیک یک مسیر قانونی و قدرتمند است برای انتشار ارزش های دموکراتیک در سرتاسر جهان.
انتقال تکنولوژی برای شناسایی تبادل دو سویه دانش بین موسسات تحقیقاتی و صنعتی به عنوان یک اصطلاح فنی رشد کرده است. بعلاوه، ارزشها دانشجویان بینالمللی را برای دستیابی به سبک زندگی آمریکایی با پوشاندن محیط آنها با ارزشهای صادراتی خودشان به حرکت در میآورند. خط مشی دانشگاههای آمریکایی برای گشوده ماندن به روی تمام ملیتها هم ابزار و هم نماد یک جامعه آزاد است. انتقال تکنولوژی با مفهوم آموزشهای پیشرفته به راستی یک دیپلماسی مطلوب است.
منبع: دیپلماسی علم و فناوری
The post انتقال فناوری در یک جامعه باز appeared first on عیارآنلاین.