به گزارش عیارآنلاین، یکی از موضوعات تأثیرگذار در این مسیر؛ نوع، کیفیت و کمیت ارتباطات فیمابین اساتید و دانشجویان است. این مسئله فارغ از ابعاد حقوقی و قانونی، میتواند از منظر ارتباطات عاطفی و دوستانه مورد بررسی قرار گیرد. یکی از مهمترین ارکان رابطه استاد و دانشجو، میزان وقتی است که هر استاد برای دانشجویان خود اختصاص میدهد.
دکتر ژاله غلامی در سال ۱۳۸۸ با استفاده از دو دستورالعمل دانشگاههای تورنتو کانادا و کانتربوری نیوزیلند ۲۶ وظیفه مختلف را برای اساتید راهنما برشمرده است. این در حالی است که در متن آییننامه آموزشی دوره دکتری، مصوبه جلسه ۲۷۴ شورای عالی برنامهریزی آمده است: «میزان ساعاتی را که استاد راهنما به راهنمایی رساله دانشجو اختصاص میدهد نباید از ۱۲ برابر تعداد واحد رساله در هر نیمسال کمتر باشد.»
با این وجود در متن آییننامه آموزشی جدید دوره کارشناسی ارشد وزارت علوم؛ حرفی از میزان وقتی که اساتید راهنما و مشاور بایستی به هر دانشجو اختصاص دهند، به میان نیامده است. این آییننامه در مقابل، دست اساتید را در هر گونه تفسیر و تأویلی از کم و کیف وظایف خود در این زمینه باز گذاشته است. در متن آییننامه مذکور برای دوره کارشناسی ارشد پژوهشمحور آمده است: «حضور و غیاب دانشجو در مرحله پژوهش در این شیوه با نظر استاد راهنما و تأیید گروه و بر اساس تعداد جلسات مشاوره و راهنمایی صورت میپذیرد.» شکلگیری غلط و معیوب ارتباط استاد و دانشجو و همچنین عدم وجود معیاری مشخص برای ارزیابی عملکرد هر کدام از آنها در این زمینه؛ یکی از آثار نامشخص بودن وظایف اساتید در زمینه اختصاص وقت به دانشجویان خود در خارج از کلاس و مراحل گوناگون راهنمایی و مشاوره پایاننامه به حساب میآید.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در همین زمینه در ۲۳ مرداد ۱۳۸۵ با تأکید بر اهمیت وقت گذاشتن اساتید برای نیازهای علمی دانشجو میگویند: :استاد برای دانشجو باید وقت بگذارد؛ استاد باید در اتاقش بنشیند تا دانشجو بیاید از او بپرسد و حرف بزند. نه اینکه بیاید مثل معلم دبستان یا دبیرستان، در کلاس یک درسی بدهد و بعد هم گچ را بیندازد و خداحافظ! اینکه فایدهای ندارد. باید برای دانشجو وقت بگذارد و وقت مطالعه داشته باشد.» از طرفی، وقت گذاشتن استاد برای دانشجو و اهمیت دادن وی به نیازهای آموزشی آنها را میتوان پایه و اساس افزایش بار علمی دانشجویان و زمینه ساز ورود آنها به عرصه فعالیتهای جدی علمی و کاربردی به حساب آورد. با این حال سؤال اینجاست که وضعیت این مسئله در سطح دانشگاههای کشور چگونه است؟ آیا اساتید دانشگاهها واقعاً آنگونه که باید و شاید، برای رفع نیازهای آموزشی دانشجویان وقت میگذارند؟!
با بررسی کوتاه در بین دانشجویان رشتههای مختلف و گوش دادن به درد دلهای آنان در این زمینه، متوجه میشویم که یکی از مهمترین گلایههای آنان نسبت به عملکرد اساتید خود، اهمیت ندادن به وقت قانونی کلاس و از طرفی، عدم اختصاص وقتی برای دانشجویان در خارج از محدوده زمانی برگزاری کلاسها میباشد. با این همه برای ریشهیابی علل این نقیصه در سیستم آموزش عالی کشور باید نگاهی همهجانبه و چندوجهی به موضوع داشت. متهم نمودن یکطرفه استاد، دانشجو یا سیستم آموزشی جدا از اینکه مبتنی بر واقعیت نخواهد بود؛ بر ابهامات این معضل خواهد افزود.
به نظر میرسد این مسئله را باید از دو جهت مختلف مورد بررسی قرار داد: «مشکلات ساختاری و خطاهای انسانی!» در واقع ابتدا باید به بررسی این موضوع پرداخت که آیا اساتید در صورت وظیفهشناس بودن؛ فرصت رسیدگی به تمامی دانشجویان تحت آموزش خود را خواهند داشت یا مشکلات ساختاری موجود در سیستم آموزش عالی کشور مانع انجام این مهم خواهد شد؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید به بررسی نسبت استاد به دانشجو در دانشگاههای کشور و مقایسه آن با استاندارد جهانی پرداخت. طبق آمارهای اعلام شده، در حال حاضر این نسبت حدود ۱ به ۶۰ است؛ این در حالی است که استانداردهای جهانی در این زمینه ۱ به ۱۴ و در مواردی ۱ به ۱۸ عنوان شده است.
بنابراین در شرایط موجود عدم اختصاص وقت مناسب به دانشجویان از سوی اساتید، مسئلهای دور از ذهن نخواهد بود. در واقع عدم برنامهریزی صحیح در جهت جذب هیئت علمی مورد نیاز برای دانشگاهها موجب شده است تا عدم تناسب بین تعداد استاد و دانشجو به صورت آشکاری بر کیفیت آموزش عالی کشور تأثیر بگذارد. اثرات این مسئله در مقاطع تحصیلات تکمیلی به صورتی بغرنجتر نمایان شده؛ باعث میشود اساتید در مواردی هدایت چندین پایاننامه و رساله را به صورت همزمان! بر عهده بگیرند. این در حالی است که استاندارد این مسئله بین ۳ تا ۹ دانشجو برای هر استاد میباشد.
با این وجود؛ این مسئله را نمیتوان در مورد تمامی دانشگاههای کشور صادق دانست. واقعیت آن است که با وجود نزدیک به استاندارد بودن نسبت استاد به دانشجو در برخی از دانشگاههای دولتی؛ باز هم دانشجویان از رفتار برخی اساتید به شدت گلهمند هستند. اساتیدی که در سایه بیتوجهی مسئولان مربوطه و عدم وجود سازوکار قانونی مشخص در این زمینه؛ حتی حاضر نیستند برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی که راهنمایی پایاننامه و رسالهشان را بر عهده گرفتهاند، وقتی را در طول هفته اختصاص دهند! درواقع؛ بعد دیگر این مشکل به سهلانگاری اساتید در قبال وظایف قانونیشان بازمیگردد. این در حالی است که هر استاد جدا از وظایف مربوط به راهنمایی و مشاوره پایاننامه، موظف است هفتهای ۴۰ ساعت از وقت خود را برای حضور در دانشگاه اختصاص دهد.
۴۰ ساعتی که به فرض داشتن سه کلاس دو ساعته در هر روز کاری نیز؛ باز هم ۱۰ ساعت آن باقی خواهد ماند! ولیکن متأسفانه بخشی از اساتید مشغول به کار در دانشگاهها؛ پس از قطعی شدن استخدامشان دیگر اهمیت چندانی به ایفای وظیفه قانونی خود در قبال دانشجویان نمیدهند. این در حالی است که اصول رابطه استاد و دانشجو در کشورهای اروپایی و امریکایی تفاوتهای بنیادین با واقعیتهای موجود در دانشگاههای کشور ما دارد. اگرچه نمیتوان تمامی اصول مذکور را خوب و منطقی به حساب آورد؛ با این همه اهمیت دادن اساتید به دانشجو و اختصاص وقت مکفی به آنها یکی از نکات مثبت موجود در این زمینه به حساب میآید.
ختام سخن آنکه برای حل معضل مذکور؛ از طرفی باید به سمت و سوی متناسب نمودن نسبت استاد به دانشجو در سطح دانشگاههای کشور حرکت نمود و از سویی دیگر در کنار شفاف نمودن قوانین و مقررات مربوطه در آییننامههای دورههای تحصیلات تکمیلی؛ انجام فعالیتهای فرهنگی و آموزش اصول صحیح روابط استاد و دانشجو بر مبنای اصول اخلاقی موجود در متن آموزههای دین مبین اسلام را در دستور کار مراکز آموزش عالی قرار داد. ناگفته پیداست که تغییر نگاه از بالا به پایین اساتید به دانشجویان در حل بسیاری از معضلات ارتباطی فی مابین این دو قشر مفید خواهد بود.
The post اساتید برای دانشجویان وقت نمیگذارند appeared first on عیارآنلاین.