به گزارش عیارآنلاین، دو مورد مشخص از این نشستها، جلسه کمیته علمی کنفرانس بینالمللی مدیریت فناوری (۲۶ خرداد ۱۳۹۴) و نشست راهبری انجمن مدیریت فناوری ایران (۲ تیر ۱۳۹۴) بوده است.
در نشست کمیته علمی کنفرانس بینالمللی مدیریت فناوری، رییس کمیته علمی کنفرانس از پرمایه نبودن (یا دقیقتر بگویم، کممایه بودن) مقالات ارسالی به کنفرانس در سالهای گذشته گلایه کرد. ایشان گلایه داشت که در جامعه علمی ما با وجود فعالیت دهها استاد و چند ده دانشجوی دکترا و چند صد دانشجوی کارشناسی ارشد، مقالاتی که به تنها کنفرانس سالانه این جامعه میرسد در شان یک کنفرانس علمی بینالمللی و حتی ملی نیستند و به زحمت و اغماض میتوان به تعداد انگشتان دست مقاله درخور برای ارائه در روز کنفرانس پیدا کرد. مابقی بزرگان حاضر در جلسه هم فرمایش رییس کمیته علمی را کاملاً تصدیق کردند. این نگرانی و شواهد آنقدر جدی بود که بخش عمدهای از زمان کمیته علمی کنفرانس به ارائه پیشنهاداتی برای بهبود این شرایط سپری شد.
در نشست راهبردی انجمن مدیریت فناوری هم همین دلنگرانی از زبان یکی دیگر از اساتید مدیریت فناوری (و سردبیر یکی از فصلنامههای علمی-پژوهشی این حوزه) مطرح شد. ایشان اشاره نمود که سه فصلنامه پژوهشی در این حوزه علمی فعالند که متاسفانه هیچکدام حداقل تعداد مقالات با کیفیت را دریافت نمیکنند. به همین علت این فصلنامهها حتی با چشمپوشی از برخی کاستیها هم نمیتوانند در سال بیش از دو شماره منتشر کنند. ایشان اشاره داشتند که یک دلیل احتمالی میتوانست ارسال مقالات به ژورنالها و کنفرانسهای معتبرتر بینالمللی بوده باشد، اما بررسیها نشان داده که تعداد مقالات ارائه شده ایرانیان به ژورنالها و کنفرانسهای بینالمللی این حوزه هم بسیار کم و انگشتشمار است. دیگر اساتید و مدیران حاضر در این نشست هم این نگرانی را کاملاً تایید و آن را به جا دانستند.
آنچه من از این دو نشست و جلسات مشابه میفهمم این است که خروجی قابل سنجش جامعه علمی مدیریت و سیاستگذاری فناوری در ایران بسیار کم و نامناسب است (با علم به این که جامعه علمی مدیریت و سیاستگذاری فناوری در ایران هنوز جوان است و انتظارات از آن باید متناسب باشد). این در حالی است که آمار مقالات پژوهشی دیگر حوزههای علمی ایران (به ویژه در رشتههای مهندسی و علوم پایه) بسیار بسیار بیشتر و فزاینده است.
به هر روی، باید پذیرفت که مقالات پژوهشی و آیاِسآی شاخص استانداردی برای سنجش عملکرد جوامع علمی هستند. اگر چه برخی تاکید بیش از حد بر مقالات آیاِسآی را نقد میکنند، اما گمان نمیکنم تاکنون جایگزین قابل قبولی برای آن ارائه و پذیرفته شده باشد. اگر در حوزههای فنی، دو گزینه ثبت اختراع و انتشار مقاله را بتوان در کنار هم گذاشت و اولویت را در مواردی به ثبت اختراع و عدم انتشار داد، این نگرانی در مورد حوزه مدیریت فناوری وجود ندارد. بنابراین شاید نتوان پذیرفت که کسی در حرفه تماموقت دانشگاهی و پژوهشی در حوزه مدیریت و سیاستگذاری فناوری (چه در قالب استاد، پژوهشگر و دانشجوی تحصیلات تکمیلی) مشغول باشد اما در سال حتی یک مقاله پژوهشی یا آیاسآی از وی منتشر نشود.
اما آیا نگارش و انتشار محدود مقالات پژوهشی به معنای ضعف علمی دانشآموختگان این رشته در ایران است؟ گمان میکنم در پاسخ دادن به این پرسش باید کمی با احتیاط عمل کرد. شاید ابتدا لازم باشد پاسخ پرسشهای زیر را جویا شویم؟
– آیا دانشآموختگان مدیریت و سیاستگذاری فناوری در ایران با شیوه نگارش یک مقاله پژوهشی در استانداردهای بینالمللی آشنایی دارند؟ آیا دانش و مهارتهای لازم برای این کار به آنها داده شده است؟
– آیا این دانشآموختگان با شیوه نگارش یک مقاله خوب پژوهشی به زبان آکادمیک فارسی یا انگلیسی آشنایند؟ آیا کلاسهای آموزشی خوبی برای انتقال مهارتهای نگارش متون پژوهشی به زبان فارسی یا انگلیسی برای آنها برگزار شده است؟
– آیا این دانشآموختگان با شیوه انتخاب ژورنال هدف و متناسب کردن متن مقاله برای خوانندگان هدف آن ژورنال آشنایند؟
– آیا آنها میدانند که دبیران و سردبیران یک ژورنال معتبر چگونه میاندیشند و به چه علتهایی بیشتر مقالات دریافتی را خودشان قبل از ارسال برای داوری رد میکنند؟
شخصاً فکر میکنم که پاسخ پرسشهای بالا تا حد زیادی منفی باشد. لذا گمان میکنم برای افزایش خروجیهای علمی این جامعه جوان باید همزمان با توجه به تعمیق و کیفیسازی پژوهش، دانشآموختگان این رشته را به برخی علوم و مهارتهای جانبی هم مجهز کرد. اما لازم نیست که همه گامهای لازم برای انتقال دانش و مهارتهای انتشار مقاله پژوهشی در سطح بینالمللی از جنس برگزاری کلاس و تدریس باشد. باید دانشآموختگان این حوزه را تشویق کرد یا فرصتهایی برایشان فراهم آورد که ارسال مقاله برای ژورنالهای معتبر بینالمللی را بیازمایند. قاعدتاً اساتید و پژوهشگران باتجربهتر باید پیشگام شوند و دانشجویان هم در کنار آنها و در خلال فرآیند آموزش ببینند. حتی در صورت رد مقاله، نکات آموزنده فراوانی در فرآیند داوری بینالمللی نهفته است. معمولاً ژورنالهای معتبر داوران خوبی دارند که داوری آنها خود به مثابه یک کلاس درس برای پژوهشگران است.
اگر چه انتشار در ژورنالهای معتبر بسیار رقابتی است و شاید این ژورنالها تمایل چندانی به انتشارات مقالات ارسالی از ایران نداشته باشند، اما میتوان با برنامهریزی صحیح از ظرفیتهای همکاری بینالمللی برای گذر از این موانع استفاده کرد. نمونه اخیر چنین تلاش سودمند و باارزشی، مذاکره و توافق با ژورنال معتبر “پیشبینی فناوری و تغییر اجتماعی” برای اختصاص ویژهنامهای به توسعه علم و فناوری در ایران است. این کار فرصت مناسبی فراهم آورد تا پژوهشگران ایرانی مدیریت و سیاستگذاری فناوری بتوانند نتایج پژوهشهای علمی خود در این حوزه را به داوری بینالمللی بگذارند. در عمل برای پژوهشگران فعال در ایران کمتر فرصتی برای داوری عالمانه و تخصصی نتایج کارشان توسط استاید برجسته بینالمللی فراهم میآید. انتشار نتایج پژوهشگران ایرانی به زبان انگلیسی در ژورنالهای معتبر، برکات دیگری هم خواهد داشت که از جمله میتوان به فراهم شدن فرصت مشارکت در طرحهای پژوهشی بینالمللی مرتبط اشاره کرد. حتی میتوان چنین اقداماتی را مقدمه حضور و تدریس اساتید داخلی در دورههای بینالمللی دانست.
شاید انجمن مدیریت فناوری ایران بتواند برنامه ویژهای برای افزایش کمّی و کیفی مقالات پژوهشی و آیاسآی دانشآموختگان این حوزه در ژورنالهای معتبر تدارک ببیند. بیشک ارائه دورههای آموزشی و تخصصی در کنار تشویق و تسهیل تجربهآموزی میتواند کارگر بیافتد. باید فراهم آوردن فرصتهای تجربه در فضای بینالمللی از اقدامات پراکنده و فردی فراتر رفته و تبدیل به جریانی برنامهریزی شده شود.
منبع: هم آفرینی
The post آیا سطح علمی جامعه مدیریت و سیاستگذاری فناوری ایران نگران کننده است؟ appeared first on عیارآنلاین.